BOLTS




Saturday, July 30, 2005

٭
به نقل از سایت روزآنلاین :
بر اساس آخرین اطلاعات رسیده گنجی در ساعت 12 دیشب در بیمارستان میلاد و در برابر چشم ماموران سعید مرتضوی بیهوش شد. خانواده وی قرار بود ساعت 6 بعد از ظهر دیروز با وی ملاقات کنند، اما ماموران دادستانی به دستور سعید مرتضوی از ملاقات خانواده گنجی با وی مما نعت به عمل آوردند. اما خانواده گنجی از خروج از بیمارستان امتناع کردند و عاقبت پس از بحث ها و برخوردهای بسیار، موفق شدند در ساعت 12 شب به مدت پنج دقیقه با وی ملاقات کنند. در این ملاقات کوتاه، گنجی دیگر توان حرف زدن نداشت و چشمانش را به سختی می گشود. پس از پایان ملاقات، او کوشید از تخت بلند شده و خانواده اش را مشایعت کند، اما به محض برخاستن نقش زمین شد. در این حالت دو دختر جوان گنجی که به شدت ترسیده بودند، بنای گریه و فریاد گذاشتند و ماموران مرتضوی آنان را از اتاق بیرون کردند. سپس همسر گنجی به کمک برادر وی ، او را از زمین بلند کردند و بدون یاری مامورانی که در اتاق بودند، روی تخت خواباندند. سپس پزشکان وارد عمل شدند و در حالت بیهوشی به گنجی سرم وصل کردند.
----------------------------

گمانم ساعت های آخر گنجی باشد. مرده پرستان جهان متحد شوید.



Comments: Post a Comment

........................................................................................

Wednesday, July 27, 2005

٭
دکتر محمود یا چگونه یادگرفتم بترسم و به بمب اتم نفرت بورزم (قسمت دوم)
-------------------------------------
2- جامعه دو پاره
انتخاب احمدی نژاد ، ایران را با خطری روبرو کرد که آمریکا در هنگام انتخاب مجدد بوش با آن روبرو شد : دوپارگی شدید جامعه.
جامعه ایران بر سر انتخاب احمدی نژاد به شکل ملموسی به دو قسمت تقسیم شد : آنان که به احمدی نژاد دل بسته اند و آنان که از احمدی نژاد متنفرند.
( در این دسته بندی آن گروه بزرگی از جامعه را که همیشه همه چیز برایشان علی السویه است را وارد نکرده ام (
گمان نمی کنم که هیچیک از دولتمردان ایران این چنین از نفرت قشر عظیمی از جامعه بهره برده باشند. و این چنین آماج تمسخر مردمان قرار گرفته باشند.
به نظرم می آید که تعداد طنز های به شدت تحقیر کننده ای که در مورد احمدی نژاد در این مدت شنیده یا خوانده ام، بیش از آنی باشد که در مورد هریک از دولتمردان این نیم قرن اخیر گفته شده است. و ابن گفته ها بسیار تحقیر آمیزتر از تشابهات گربه و کوسه و امثالهم است.
اقشار تاثیرگذاری در جامعه ایشان را در حد رئیس جمهور قبول ندارند و با او همکاری نخواهند کرد.
این پارادوکسی است که احمدی نژاد و خاتمی هر دو با آن روبرو بودند : پشتیبان خاتمی اقشار تکنوکراتی بودند که گردش امور به عهده آنان است و مخالفانش ابزارهای توقف آنان را بر علیه او بکار می بردند. امروز احمدی نژاد رئیس جمهور است و باید کشور را با نیروهایی اداره کند که در این سالها تمام هم شان توقف امور بوده است. و بر عکس آنانی که از گردش امور آگاهند، از همکاری با او کراهت دارند.
روزگار سختی و ناگواری است. از هر سو که می نگرم، امکان بهبودی در اوضاع جهان نیست.

3- شاه و امینی
امینی را از دولتمردانی شناخته اند که در دوران حکومت شاهنشاهی به اصلاحات متمایل بود. به این صفت هم، طرفدارانی داشت در هر دو سوی مرز. در اقشاری از مردم، محبوبیتی هم به هم زده بود. همین را دلیل آن می دانند که شاه از او ترسید و تصمیم گرفت که آن جام زهر اصلاحات را خود سر بکشد اما دیگری را در کنار خود دخیل نبیند. بسیار معروف است که شاه با آمریکا توافق کرد که اصلاحات را خود به انجام برساند اما امینی را نزدیک قدرت نبیند.
شاه نتیجه اصلاحاتش را دو دهه بعد دید : اصلاحاتی که هدفش افزایش رفاه عمومی و گسترش ظاهری دموکراسی بود در نهایت به اعتراض هر دو قشر فرودست و تحصیل کرده جامعه منجر شد و حکومت شاه را فروریخت. شاه فراموش کرده بود که آنچه که باید اصلاح شود، وجود خود اوست.
آنان که گمان می کنند با یکپارچه شدن قدرت، اصلاحات همچنان ادامه پیدا می کند و کشور راه رفاه و دموکراسی را اینبار زیر سایه دیگری خواهد پیمود، فراموش کرده اند که سد رفاه و دموکراسی ایران همین وجود نگرشی است که از بالا فرمان می دهد و تنها فرمان پذیری می خواهد.
اصلاحات فرمایشی و رفاه فرمایشی تنها به کار پرده آرایی می آید.



Comments: Post a Comment

........................................................................................

Saturday, July 23, 2005

٭
جناب سر هرمس مارانای کبیر فرموده اند :
"وضعيتِ عموميِ ما و دنيا هم اصلاً جايي براي شلنگ‌تخته‌هاي جورواجور نيست. واقعيت را قبول كنيم و به قولِ فرنگي‌ها با آن deal كنيم. قرار نيست چادر اجباري شود و ملت را شلاق بزنند و اختناق حاكم شود. گولِ تبليغاتِ روانيِ چپ‌ها را نخوريم و اين همه احساساتي و نااميد نباشيم. روندي كه دارد طي مي‌شود، چه اسم‌اش را اصلاحات بگذاريم و چه بنيادگرايي، تقريباً قابلِ پيش‌بيني است. يك چيزهايي به همه‌ي ملت‌هاي در حالِ توسعه دارد تحميل مي‌شود. بايد كه روندِ غني‌سازيِ اورانيوم كنترل شود، بايد عضوِ WTO شويم، بايد كه اوپك كمي هم به فكرِ باقيِ دنيا باشد، بايد كه آزادي‌هاي اجتماعي و فردي و حتي سياسي به مرور بيش‌تر شود و اين‌ها همه گنده‌تر و اساسي‌تر از آن است كه دولتي مثلِ آمريكا بخواهد آن را تحميل كند. فرايندي تحميلي از طرفِ زمان است. چه بخواهيم و چه نخواهيم."

آقای الف هم معتقدند :
" هیچ اتفاق شگرفی نمی افتد، احمدی نژاد چاره ای ندارد جز بها دادن به قشر عظیم جوانان ایران! هیچ اتفاقی در این چهار ساله نخواهد افتاد، این جناب رئیس جمهور جدید آنقدر تشنه این تخت است که به این راحتی ها تختش را از دست نمی دهد! آمده است که 8 سالش را کامل کند، پس مطمئن باشید که روند اصلاحات و روشنفکری را هم کور نخواهد کرد! خودش خوب می داند که دور و بری هایش چقدر خطرناکند و اگر روند اصلاحات و میانه روی را کور کند، دور و بری هایش چنان حکومت نظامی در مملکت ایجاد خواهند کرد که یک شبه مملکت را از دست خواهد داد! پس خیلی نگران نباشید، هیچ اتفاق عجیبی در مملکت اتفاق نخواهد افتاد. کسانی که به عنوان حامی از وی دفاع می کنند از زیرک ترین انسان های روزگارند، خوب واقفند که مملکت به سوزنی بند است برای ترکیدن! خوب می دانند که مملکت از دستشان خواهد رفت اگر خاطرات تلخ دهه 60 و 70 را تکرار کنند! خوب می دانند از من و شما بهتر، که برای حفظ مقام شان محتاطانه تر باید عمل کنند.
*
پیش بینی های آقای الف :

من پیش بینی می کنم که احمدی نژاد چند خواننده معروف لس آنجلسی از جمله گوگوش را به ایران خواهد کشاند!
من پیش بینی می کنم که سینما آزادی جزو اولین افتتاح پروژه های احمدی نژاد است! (بدش نمی آید میان آرتیست ها محبوبیت پیدا کند)
من پیش بینی می کنم که ملک ارزان می شود (حتی به صورت فرمالیته) چون از آن چیزهایی ست که در ذهن خوب باقی می ماند.
من پیش بینی می کنم که اکبرگنجی و ناصرزرافشان اگر نمیرند تا شهریور، آزاد خواهند شد! (اگر کمی عاقل باشد، این بهترین کارش در تمام زندگیش خواهد بود، چون چنان روی اصلاح طلبان را سیاه می کند که حد ندارد، مردم می گویند خاتمی بر و بچه های خودش را نتوانست آزاد کند، دشمنانش آمدند آزادشان کردند!)
احمدی نژاد عوام است، به معنای تام کلمه عوام. مطمئن باشید عوامانه ترین کارهای ممکنه را در این 4 سال خواهد کرد! ایمان داشته باشید...

آقای نوستر الفوس!

پ.ن: از هیجان شنیدن کابینه متشکله از دولت هاشمی، خاتمی و چند تا نخودی، خواب ندارم! بهترین و خنده دارترین کابینه تاریخ ایران است، آدمهایی که هیچ ربطی به هم ندارند! فقط برای اینکه این رئیس جمهور عزیز، به آن ادعایش یعنی وفاق ملی عمل کند! صبر کنید و ببینید، چه آدمهای باحالی دور هم جمع می شوند! مثلا ترکیب بی طرف و حبیبی با احمدی نژاد مثل ترکیب سس تاباسکو و کلم بروکلی با نان سنگک نیست؟
"
-----------------------------------------

وضعیت به آن خوشرنگی هم که آقای سر هرمس مارانای کبیر ( که ما هنوز منتظریم تا ببینیم بالاخره کی قراراست فیلم نشان ما بدهند ) و آقای الف در نوشته هایشان پیش بینی کرده اند نیست. یا لااقل من انقدر بوهای خوبی از اوضاع نمی شنوم. شنیدن این جمله از زبان من که اصولا آدم خوشبین و مثبتی هستم شاید عجیب باشد.
بنابرا این یک چند روزی باید در وبلاگ من مقاله تحلیلی ای را تحمل کنید که تلاش می کند وضعیت پیچیده پیش رویمان را بررسی کند.


دکتر محمود یا چگونه یادگرفتم بترسم و به بمب اتم نفرت بورزم
------------------------------
1- سونامی فقر
بسیار مرسوم شده که انتخاب احمدی نژاد را سونامی فقر بنامند. کسانی که از این عبارت استفاده می کنند، تاکید اصلیشان بر این است که در این انتخابات فقرا به وعده های انتخاباتی احمدی نژاد رو کرده اند و شعار " پول نفت بر سر سفره مردم" شعار برنده این انتخابات بوده است.
مدعیان این امر، رای پنجاه هزار تومانی کروبی را هم در کنار رای احمدی نژاد برای تقویت نظر خود دارند.
من مجموع رای ناشی از "پنجاه هزار تومان"و "پول نفت سر سفره" را بسیار آرای خطرناکی برای آینده کشور می بینم.
قابل انکار نیست که رای کسب شده توسط احمدی نژاد بیش از هر چیز از حاشیه نشینان و طبقات فرودست بدست آمده است. قابل انکار هم نیست که این طبقات فاقد دید اقتصادی و اجتماعی بلند مدتی هستند که مزایای برنامه ریزی و سرمایه گذاری بلند مدت دولت را در پروژه های صنعتی درک کنند. برای اینان، این نکته قابل درک نیست که رفاه آنان محصول توسعه و رشد اقتصادی کشور است. این موضوع در چگونگی رای آنان کاملا مشخص است. کروبی و احمدی نژاد دو کاندیدایی هستند که مدعی تاثیر سریع و کوتاه مدت بر وضع زندگی آنان اند. در عوض معین و هاشمی کاندیداهایی هستند که بر برنامه ریزی برای رشد و توسعه بلند مدت کشور تبلیغ کرده اند. اگرچه مجموع آرای این دو سبد با یکدیگر برابر است، اما وجود یک دسته بیش از ده میلیون نفری که خواستار دغییر سریع وضع اجتماعیشان، بدون توجه به عواقب آن هستند، دولت را بر یک دو راهی بسیار دشوار قرار می دهد که هر دو سوی آن وضعیت ناپسندی را باعث می شود.
حالت اول آن است که دولت احمدی نژاد به وعده خود وفا کند و بر این اساس قسمت قابل توجهی از سرمایه کشور را به صورت انواع سوبسید، وام و تسهیلات در اختیار مردم بگذارد.
در این وضعیت از سویی دولت دچار فقدان منابع برای سرمایه گذاری و کارآفرینی و انجام فعالیتهای عمرانی می شود و از سویی افزایش حجم نقدینگی باعث افزایش تورم می شود و در نتیجه دولت احمدی نژاد برخلاف وعده اولیه خود در کنترل تورم، با تورمی بسیار شدید روبرو خواهد شد. این رفتار ممکن است برای مدت یکی دو سال، تا زمانی که آثار تورمی بروز کند باعث رنگین شدن سفره مردم شود، اما به سرعت وضعیت دشواری را در پیش رو خواهد داشت که دیگر سوبسیدها، وامها و تسهیلات کفاف مقابله با قیمتهای جدید ناشی از تورم را نخواهد داشت و در نتیجه مردم اثر تورم را به شدت "سر سفره های خود" احساس خواهند کرد.
از سوی دیگر عدم سرمایه گذاری در پروژه های عمرانی و توسعه صنعتی کشور باعث خواهد شد که امکان تولید کار کافی برای بیکاران وجود نداشته باشد. آمارها نشان می دهد که برای حفظ بیکاری در شرایط موجود باید هر سال در حدود ششصدهزار شغل جدید ایجاد شود و برای کاهش میزان بیکاری باید این مقدار به هشتدهزار افزایش یابد. امری که نیازمند رشد اقتصادی هشت درصدی در این کشور است و بدون شک با چنین سیاستی، غیر ممکن خواهد بود. بنابر این ، چنانچه احمدی نژاد تلاش کند که شیرینی پیروزی خود را سر سفره های مردم حاضر کند، حتی پیش از پایان دور اول ریاست جمهوری با اکثریتی روبروست که دست به گریبان فقرند و بی کارند و مقروض. و دولتی خواهد داشت که ورشکسته شده است و وعده هایش همچون حبابی از میان رفته اند.
حالت دوم آن است که دولت احمدی نژاد به وعده خود عمل نکند و در همچنان برنامه آقای خاتمی را پیش بگیرد، سعی کند با دنیا تعامل کند، سرمایه خارجی جلب کند، خصوصی سازی را ادامه بدهد، بورس و بانکهای خصوصی را پر و بال بدهد، سرمایه گذاری صنعتی انجام دهد و توریست ها را جذب کند و آنچه را دولت خاتمی خواست انجام دهد و با مخالفت مجلس و شورای نگهبان و دستهای پنهان و آشکار روبرو شد، انجام بدهد.
در این حالت کشور به سمت رشد پیش می رود اما این رشد بدون همراهی با توزیع نامتعادل نخواهد بود و در نتیجه "فقر و فساد و تبعیض" گسترش خواهد یافت و آقای احمدی نژاد خود را در برابر مردمی خواهد دید که او را نه فقط ناموفق که دروغگو هم می دانند.
وضعیت پیچیده ای است، بخصوص اگر به افراد و گروههای پشتیبان ایشان هم نگاه کنیم و مطالبات آنان را هم در نظر بگیریم. که کاملا مخالف رشد صنعتی و تعامل جهانی به این شکل است.
و بخصوص وضعیت ناگوارتر به چشممان می آید اگر دقت کنیم که ما به عنوان یک کشور واردکننده، نمی توانیم بر اضافه قیمت نفت چشم داشته ابشیم، چرا که افزایش قیمت نفت، واردات ما را هم به همان نسبت گرانتر می کند. از سوی دیگر باید توجه کنیم که درآمد دولت ما از فروش نفت به دلار است و دولت احمدی نژاد برای وعده هایی که داده است به ریال نیاز دارد. اما بازار ارز کشور ما توان تبدیل این حجم دلار به ریال را ندارد.
وضعیت ناگواری است ، نه ؟
گمان کنم که تنها نظر لطف خود امام زمان می تواند ایشان را به سلامت از چنین ورطه ای گذر دهد.
من اگر بودم، قطعا مانند ایشان خنده بر لبانم نمی آمد، بلکه از هراس وضعیتی که کشورم گرفتارش خواهد بود به خود می لرزیدم.



Comments: Post a Comment

........................................................................................

Tuesday, July 19, 2005

٭
جوجه های نوشی برگشتین خونه. این خبر خوب رو هم می شده اضافه کرد به خبرهای خوب این مدت شامل اینکه ما از هر جهتی که فکرش رو بکنین داریم عمو می شیم و اینکه ما شونصدو هفتاد و چهارهزار و سیصد و بیست و نه تا از کارهامونو تحویل دادیم و فقط چهارصد و سی هزار و نود و یکی پروژه باقی مونده که اگه امروز و فردا همه شون تموم بشه می تونیم بعد یک سال ، یک پنجشنبه جمعه را در خدمت خانواده باشیم!



Comments: Post a Comment

........................................................................................

Monday, July 18, 2005

٭
هری پاتز 6 را می توانید از لینک زیر دانلود کنید :
http://tbrn.net/hp/Harry_Potter_and_the_Half-Blood_Prince-2005-Full_Release.zip

البته بعد از دانلود به روح مبدع قانون کپی رایت صلوات بفرستید.



Comments:
از جای دیگه ای نمی شه دانلودش کرد؟
 
Post a Comment

........................................................................................

Saturday, July 16, 2005

٭
هری پاتر همزمان با دنیا به ایران هم رسید.
جای همگی خالی فعلا فصل اول را خوانده ام.

علاقمندان می توانند این کتاب را از نشر بیان سلیس به قیمت بین المللی (البته کمی بیشتر) تهیه کنند.



Comments: Post a Comment

........................................................................................

Wednesday, July 13, 2005

٭
نوشا و آلوشا هنوز بر نگشته اند.
از نوشی هم هنوز خبری نیست.
به دادگاه ها که امیدی نیست.
فکر نمی کنم که بتوان به نیروی انتظامی هم بخاطر آدم ربایی شکایت کرد.
تنها راهی که می ماند این است که نوشی عکس جوجه هایش را نشانمان بدهد و ما خیابانها را به دنبالشان بگردیم و پیدایشان کنیم.

فکر می کنم که هر دادگاه عادلی اگر بود، به خاطر همین کار هم که شده، پدر جوجه ها را تا ابد فاقد صلاحیت سرپرستی اطفال می دانست.



Comments: Post a Comment

........................................................................................

Tuesday, July 12, 2005

٭
نوشي و جوجه هاش

شوهر سابق نوشی، روز جمعه با حکم دادگاه ، بچه را گرفت تا طبق حکم، هشت ساعت پیش پدرشان باشند. هنوز برنگشته اند. هر جای دنیا که باشد، به اینکار می گویند آدم ربایی.
جوجه ها هنوز هفت سالشان هم نشده است، یکی شان شش سالش است و یکی شان سه سال و نیم.
نمی دانم چه کاری از دست چه کسی بر می آید. اما اگر فقط همین هم از ما بر می آید که نگذاریم این قضیه بی صدا باقی بماند، لااقل فریادش بزنیم.
بچه های خردسال مادری را از او دزدیده اند. فرقی نمی کند که دزد کذایی پدرشان باشد با نه، بچه ها را دزدیده اند.



Comments: Post a Comment

٭
آقای الف خوشبین است. معتقد است که الفنون ( کپی رایت ابراهیم نبوی) کلی کار خوب می کند، گنجی را آزاد می کند، گوگوش را بر می گرداند، اوضاع اقتصادی را درست می کند ، کاری به کار کسی ندارد.
من هم قبلا ها آدم خوشبینی بودم. دیگر نیستم. لاافل نه در مورد چیزی که به این کشور مربوط می شود.
امیدوارم که همه چیز آنطوری بشود که آقای الف آرزو کرده، اما می دانم که نمی شود.
مطمئن هم نیستم که آقای الفنون بتواند چهارسال دوره اش را بدون خونریزی تمام کند.
از بی آبرویی بین المللی هم هیچ خوشم نمی آید.



Comments: Post a Comment

........................................................................................

Home