BOLTS




Monday, September 20, 2004

٭
یک ماجرای جدید و آمورنده از کلیله و دمنه :
یک روز در یک گوشه دنیا یک گله گوسفند بود که اسمش بود ملت ایران. این گله گوسفند یک سگ نگهبان هم داشت که اسمش بود حکومت ایران.
حکومت ایران می گفت : واق واق
ملت ایران می گفت : بع بع

یک روز گوسفندها و سگ گله ئر چراگاه داشتند می چریدند.
سگ می گفت : واق واق
گله می گفت : بع بع
بعد ناگهان یک گرگ بد گنده پیدایش شد. گرگ گفت : ااوووووو
بعد سگ گفت : واق واق
ملت ایران گفت : بع بع
بعد گرگ گفت : ااوووووو
سگ گفت : واق واق
ملت ایران گفت : بع بع
بعد سگ و گرگ به توافق رسیدند و یک گوسفند چاق و چله را تکه تکه کردند. گوشتش را گرگ خورد. استخوانش هم به سگ رسید. ملت ایران هم گفت : بع بع
بعد سگ گفت : واق وا ق واق واق
بعد ملت ایران هیچی نگفت.

چند روز بعد یک دسته گرگ گرسنه که ماجرا را شنیده بودند به سمت این چراگاه آمدند.
دسته گرگها گفتند : ااووووو اووووو اااااوووو
سگ گفت : واق وا ق واق واق
ملت ایران از ترسش هیچی نگفت.
دوباره دسته گرگها گفتند : ااوووو
سگ هم گفت : واق واق
بعد این وسط یکی از گرگها گفت : بع بع
ملت ایران از ذوقش زودی گفت : بع بع بع بع
نگو که این گرگه از مامورهای وزارت اطلاعات بوده و می خواسته آتو بگیره.
سگ که دید اینجوری شده گفت : واق واق ااوووو ااوووو
گرگها هم گفتند : ااووو اوووو واق واق
بعد ریختند همه ملت ایران را خوردند.
فقط یک چندتایی باقی ماندند که آنها هم خودشان را به یک مزرعه باقالی رساندند و آنجا انجمن Iranian-baghalian رو تشکیل دادند و کلی بهشان خوش گذشت.

این بود داستان آموزنده امروز ما از کلیله و دمنه. در ضمن لازم به ذکر است که این داستان کاملا خیالی است و وقایع آن در جنگلی در هند در حدود 2000 سال پیش رخ داده است و هرگونه شباهت وقایع آن کلا تکذیب می شود.



Comments:
شما اگه توهین کنی به ملت ایران میگم دکتر بیاد برات هخا صادر کنه اونوقت یک عمر از زندگیت پشیمون میشی و همش باید با ماسک بری اینور اونور!
دهه...
 
خاك بر سرت با اين وبلاگت.
بهتره بري توي دهتون گاو بچروني. تورو چه به وبلاگ داري.
مادر جنده
 
من مطمئنم که آقای دکتر اهورا ÷یروز خالقی یزدی حتما به خاطر این فعالیت سیاسی و اقدام انقلابی به این آقای انانیموس یک ÷ست وزارتی چیزی خواهد داد. بالاخره نمی شود که فعالیت سازنده ایشون در دفاع از آزادی و نابودی مرتجعینی مثل من بی اجر باقی بمونه. ایشون می تونن از الان کراواتشون رو با کتشون ست کنند تا به عنوان اولین وزیر انانیموس این مملکت از همین شنبه مشغول بکار بشوند.
 
Post a Comment

........................................................................................

Tuesday, September 14, 2004

٭
اين قضيه دكتر اهورا يزدي براي مردم ما مايه آسودگي خيال شده. چونكه ديگه لازم نيست كسي بره مبارزه كنه و كتك بخوره و يا مقاله بنويسه و زندان بره و الي آخر. بلكه به سادگي هرچه بيشتر ايشون قراره كه روز 9 مهر ناگهان از خودشون يك «هخا» صادر بكنند كه باعث ميشه كه مملكت از اينرو به اونرو بشه و نظام جمهوري اسلام بپاشه و ايشون با فلان قدر تا هواپيما پر مطرب و رقاص بيان اينجا در ميدان آزادي قر بدهند.
بهترين كاري كه جمهوري اسلامي مي تونه انجام بده اينه كه بذاره هواپيماي ايشون در تاريخ 10 مهر در فرودگاه مهرآباد به زمين بنشينه و يك ماشين هم بفرسته دنبال ايشون كه برسوندش به ميدون آزادي و اونجا بهش يك پخش صوت و يك آهنگ بندري هم بده كه براي خودش قر بده و جوادهاي محل هم دورش دست بزنن.
البته اين با فرض اينه كه خود اين آقا مامور وزارت اطلاعات براي به كثافت كشيدن وجهه اپوزيسيون نباشه. كه اگه اينطور باشه حقيقتا بايد به آقاي يونسي آفرين گفت.
به هر حال من پيشنهاد مي كنم كه روز 10 مهر دماغتون رو محكم بگيرين، معلوم نيست اين هخايي كه ايشون قراره صادر كنن چه جور چيزي باشه ولي هخايي كه از لوس آنجلس صادر بشه و اينور دنيا جمهوري اسلامي رو منقرض كنه بايد بد چيزي باشه. كار از محكم كاري عيب نمي كنه.



Comments: Post a Comment

........................................................................................

Wednesday, September 08, 2004

٭
شما را به خدا اين جملات مشعشع را بخوانيد.
گوينده اين جملات جناب آقاي دكتر توكلي داراي مدرك دكتراي اقتصاد از انگلستان، وزير سابق كار، دو دوره كانديداي رياست جمهوري و در حال حاضر نماينده تهران در محلس و رهبر گروه آبادگران و احتمالا رئيس جمهور آينده ايران است :

برنامه چهارم توسعه از نظر قانوني و علمي مخالف خواسته هاي مردم بوده و اصلاح اين برنامه توسط مجلس هفتم خطرات بزرگي را از انقلاب دفع كرده است.
برنامه چهارم ايران را به يك كشور هنجارپذير تبديل كرده و طبق اين برنامه ما بايد دموكراسي، حقوق بشر و نظم نوين جهاني را از دشمنان بپذيريم.
متاسفانه مجلس هفتم نتوانست تمام اين برنامه را اصلاح كند.
مسئله خصوصي سازي ايران را له مي كندو آينده كشور را به خطر مي اندازد.

مي خنديد ها ؟ خنده نداره بايد زار زار گريه كرد كه اداره مملكت ما بدست اين آقايان است.
فكرش را بكنيد : ما اگر بخواهيم يك كشور هنجارپذير باشيم كه دموكراسي و حقوق بشر و نظم در كشورمان برقرار باشد چكار كنيم ؟

تعريف دشمن از نظر آقاي دكتر توكلي : كسي كه مي خواهد مملكت ما هنجارهاي بين المللي را رعايت كند و در كشور دموكراسي و حقوق بشر رعايت شود.

تعريف دوست از نظر آقاي دكتر توكلي : كسي كه مي خواهد كشور ما ناهنجار باشد و در كشور ديكتاتوري و نقض حقوق بشر برقرار باشد.

يك سوال :‌چه طور مي شود كه برنامه توسعه از نظر علمي مخالف خواست مردم باشد ؟ مگر علم به خواست مردم كار دارد؟ تصورش را بكنيد كه در انگلستان ايشان در چه طويله اي درس خوانده است و دكترا گرفته است. البته شنيده ام كه يك دانشگاه جهان سوم در آنجا هستكه وظيفه اش تربيت متخصصين با اطلاعات كاملا غلط است تا اين كشورها عقب مانده بمانند.

نكته : انقلاب يك اتفاقي بود كه ربع قرن پيش اتفاق افتاد و تمام شد. ديگر هم به خطر نمي افتد. لازم نيست كسي نگرانش باشد. درست مثل خسوف پارسال كه هركسي هركاري هم بكند ديگر به خطر نمي افتد. پيشنهاد مي كنم كه مجلس هفتم بعد ازاينكه خطرات را از انقلاب دفع كرد، چند تايي از خطرات وارده در زمان حمله مغول را هم دفع كند.

سوال : به نظر شما من همچنان بايد در يك چنين كشوري ادامه حيات بدهم؟



Comments:
به خدا این سوال آخرت، بهترین سوالی بود که میتونستی بکنی! دیگه چی بگم ...
 
Post a Comment

........................................................................................

Home