BOLTS




Wednesday, May 28, 2008

٭
درست 21 ساعت و بيست و سه دقيقه است که دارم مداوم، بی وقفه و با بازدهی 200 درصد کار می کنم.
يعنی دقيقا از 5 صبح ديروز تا الان که 2 و 23 دقيقه صبح امروز است.
اگر اين مدت نمی نويسم دليلش اين است که اوضاع کارم اينطوری است.

و البته يک مدت دیگر هم شايد ننويسم که آن يکی دليلش این است که 6 ساعت ديگر سوار هواپیما می شوم و دو هفته می روم استراحت. و چه بسا آنجا دلم هوس کرد و با همان فونت های انگلیسی چند خطی وبلاگ نوشتم.
شايد هم نه. اين پوست عوض کردن از قالب آقای ب به قالب جديد کار سختی است، خيلی هم پيچيده است و نمی شود با پينگيليش بی خود خرابش کرد.



Comments:
این چطوره؟

http://gaahigodaari.tripod.com/cgi-bin/pinglish.cgi?1

البته این اولین جایی بود که توی جستجوی من اومد. فکر کنم بهتر از این هم باشه.

سفر خوش بگذره.
 
Bon vouage!
Have a great time
 
Post a Comment

........................................................................................

Monday, May 26, 2008

٭



Comments:
سابقن بودن خانوم هایی که موقع پریودیشون یه ستاره ی قرمز میزاشتن توی وبلاگشون، آقای ب این ستاره ی مشکی ِ شما چه معنی میتونه داشته باشه؟ :دی
 
Post a Comment

........................................................................................

Thursday, May 15, 2008

٭
مرخصی آقای ب
-------------------
1- حتی خودم هم از آقای ب خسته شده ام. از ماشین حساب هم خسته شده ام. خسته شده ام از اینکه از زور بی سوژگی اعداد چرند اخبار را بردارم و ضرب و تقسیم کنم.
2- اصلا همه مان می دانیم که اعداد چرندند، ایشان هم مزخرف می گوید. در ضمن عقل و منطق هم خوب است و به بلور آب هم نمی شود انرژی داد، خوب که چی؟
3- خسته شده ام از آقای ب، خسته شده ام از این پرسونای منطق و حساب و کتاب. دلم می خواهد مدتی خودم باشد. خود خودم.
4- برای همین، آقای ب را مدتی به مرخصی می فرستم، با ماشین حسابش. برای مدتی اینجا دوباره وبلاگ من است، وبلاگ خود خودم
5- من اینجا حرفهای غیر منطقی هم خواهم زد، حرف بی حساب، حرف چرند. فقط برای اینکه دلم می خواهد. دلم تنگ شده است برای حرفهای شخصی، برای احساسات درونی و برای کمی ادبیات، موسیقی و هنرهای دیگر.
6- البته نه برای همیشه. آقای ب زود بر می گردد، قول می دهم. برای ماشین حسابش هم باتری نو می خرم.

Labels:




Comments:
من تا حالا فکر میکردم تو و آقای ب یکی هستین؟!!خیلی از مرحله پرت بودم؟!!ه
 
har chi delet mikhad begoo azizam ma goosh mikonim
hooman
 
من و آقای ب یکی باشیم! خدا به دور. من حتی با خودم هم یکی نیستم.
 
جرقه هایی از حضور "قدرت" ها؟
 
ma montazerim:)
 
چه خوب. دوست دارم نوشته های اون ریختی رو. از رستوران و شام های دو نفره و عکس و اینها.
 
تازه ماشين حساب آقاي ب داره شهرتي براي خودش دست و پا ميكنه.پست توكا نيستاني راجع به "اردشير رستمي" رو بخوني منظورمو مي فهمي.
 
اقای ب و ... جالب بود . ;)

Hafez is every Iranian’s great poet. Everyone reads him and believes that Hafez has talked to him/her directly. Every Iranian lives with Hafez and heeds his advice. A poet whose poetry never ages, and for seven hundred years has provided lovers and those in need of advice a poetic way of expression. I live with Hafez .I have a small collection of twelve Hafez books .Share your favorite Hafez poetry, or, if you feel like it, please open a Faal for us. I have already made my wish and I’m waiting to hear from you. Best Regards….

منتظرتم
 
نادر عزیز،

بسیار از نوشته‌هایت لذت بردم (نوشته‌های قبلی در واقع!)، و من هم با کسی که گفته بود حوصله‌ات در توضیح دادن و دفاع منطقی از نظراتت انسان دوستانه است. این نظر برای پست‌های قبلی بود، اینجا می‌نویسم که نظرت را جلب کند!

از آنجا که من هم حوصله‌ام در خواندن کم نیست، با توجه به نظرهای مخاطبان وبلاگت حس می‌کنم مهمتر از بحث در مورد شبه علم و شبه آمار، باید توضیح ×بسیار× مفصلی در مورد علم بدهی (با مثال و ...). استفاده مخاطبان (از جمله همسر محترمتان) از کلماتی مانند "اعتقاد" در میانه یک بحث علمی (و بخصوص متودولوژیک)، نشان دهنده عدم آشنایی با فلسفه علم و نحوه بحث علمی است.

هر چند که با توجه به نوع نوشته‌ها و علایقت حس می‌کنم در رشته‌ای مرتبط با علوم ریاضی و مهندسی تحصیل کرده‌ای، ولی شاید گریز به مسائلی مانند تکامل و یا مرگ، بتواند این عدم شناخت مخاطبان با فلسفه علم را با وضوح بیشتری نمایش بدهد. آن وقت است که تعداد کسانی که نمی‌خواهند از نسل میمون باشند، به مراتب بیشتر از کسانی می‌شود که نمی‌خواهند عشق - حتی به شوخی هم شده - با فعل و انفعالات شیمیایی قابل توضیح باشد.

من فرصت نکردم همه نوشته‌هایت را بخوانم، به همین دلیل اگر در نظرم به چیزهایی اشاره کردم که قبلا نوشته و یا توضیح داده‌ای، می‌باید نادانی مرا با لطف خودت ببخشی.
 
در خصوص حساب و كتاب كه آقاي ب خوب مي نوشت.
فكر كنم در خصوص خودت و احساسات شما رو دست آقاي ب هم بزني
 
Post a Comment

........................................................................................

Sunday, May 11, 2008

٭
آقاي ب و اعداد
---------------
فقط ماشين حساب آقاي ب نيست كه به اعداد لطف ويژه اي دارد، خود آقاي ب هم با اعداد بيگانه نيست.
و البته نوع اعدادي كه آقاي ب با آنها كار دارد با نوع اعدادي كه ماشين حسابش با آنها كار دارد فرق دارد. در واقع يك تقسيم كار دقيق بين آنها انجام شده است:
آن اعدادي كه نيازمند چهار عمل اصلي اند تا چرند بودنشان مشخص شود را ماشين حساب آقاي ب مورد عنايت قرار مي دهد. آن اعدادي هم كه خودشان به خودي خود چرندند نصيب آقاي ب مي شود.

مثلا همين عدد سي.
نه اينكه عدد سي به خودي خود عدد چرندي باشد ها، اما استفاده هاي چرندي از آن مي شود، مثلا اينكه آقاي رئيس جمهور به كليه دستگاهها و استانها ابلاغ كرده اند كه به مناسبت سي امين سالگرد انقلاب، امسال سي پروژه اصلي خود را آماده افتتاح كنند.

آقاي ب مي پرسد : حالا اگر بررسي مديريتي كرديم و ديدم كه يك دستگاه اگر 29 پروژه را پيش ببرد كافي است و ديگري 32 پروژه ضروري دارد، آنوقت يك پروژه الكي براي اولي تعريف مي كنيم و دو تا از پروژه هاي دومي را حذف مي كنيم؟

از آن بدتر افتتاح اين پروژه ها در دهه فجر است : يعني اينكه هيچكدام اين سي تا پروژه روز 10 بهمن آماده نيستند؟ هيچكدامشان هم خداي نكرده تكميلشان تا 25 بهمن طول نمي كشد؟

يعني فرض كنيد كه اين سي پروژه در سي استان كشور ( 900 پروژه سر جمع) هر كدامشان يك ميليارد تومان هزينه شان شده باشد ( كه اگر قرار باشد كه پروژه هاي اصلي مملكتي باشند خيلي بيش از اينها هم مي شود)، آنوقت 900 ميليارد تومان هزينه اين پروژه هاست.
( و از اينجا ماشين حساب آقاي ب كنترل امور را به دست مي گيرد)

حالا فرض كنيد كه اين پروژه ها متوسط فقط طول دهه فجر را براي رسيدن آقاي رئيس جمهور و مراسم افتتاح معطل بمانند، آنوقت با بهره 24 درصد بانكي خواهيم داشت :
900000000000*.24*10/365=5917808000 تومان
يعني تقريبا 6 ميليارد تومان ناقابل.

به اين مي گويند مديريت علمي و استفاده بهينه از منابع.

Labels:




Comments:
مشكل حكومتهاي ايدئولوژيك اينه كه مي خوان به همه چيز رنگ و بوي معنوي و تبليغي بدن. حالا چقدر هزينه بايد تو اين تبليغات هدر بره اينو ديگه خدا ميدونه.
 
Post a Comment

........................................................................................

Thursday, May 08, 2008

٭
ماشین حساب آقای ب و اعداد
----------------------

ماشین حساب آقای ب می گوید اعداد موجودات موذی و پلیدی هستند. باید خیلی دقیق از آنها استفاده کرد وگرنه دست آدم رو می شود و آدم حسابی (حسابی ها!) ضایع می شود.
مثلا همین آقای اصغر کتابچی مدیر عامل شرکت عامل تخصصی فرودگاههای کشور که این حرفها را زده :

" با بازنگرى در طرح جامع فرودگاه امام خمينى (ره) و ايجاد امكانات زيرساختى و رفاهى در آن، اين فرودگاه به شهر فرودگاهى تبديل مى شود. به گزارش خبرنگار «ايران»، مديرعامل شركت مادرتخصصى فرودگاه هاى كشور ضمن اعلام اين خبر، اظهار داشت: در طرح جامع جديد ظرفيت جابه جا يى مسافر فرودگاه امام (ره) به ۹۰ تا ۱۰۰ ميليون افزايش خواهد يافت كه در كنار اين افزايش با احداث زيرساخت هاى مورد نياز و مجموعه هاى رفاهى شامل هتل، مجتمع هاى رفاهى خريد و شهربازى به شهر فرودگاهى تبديل خواهد شد.
وى اضافه كرد: ما آمادگى پذيرش سرمايه بخش خصوصى تا چهار هزار ميليارد دلار را داريم كه شامل شهر فرودگاهى امام خمينى (ره) و ساير فرودگاه هاى بين المللى در سطح كشور مى شود."
منبع : روزنامه ایران ، سه شنبه 17اردیبهشت

دو "عدد" در حرفهای ایشان که صفحه اول روزنامه ایران به آن اختصاص یافته وجود دارد.
اولی ظرفیت فرودگاه امام که قرار است به 90 تا 100 میلیون مسافر افزایش یابد.
جهت اطلاع در حال حاضر ظرفیت این فرودگاه حدود 5 میلیون مسافر در سال است ( منبع )
برای تشخیص اینکه این عدد قدر چرند است باید توجه شود که بزرگترین فرودگاه بین المللی دنیا از نظر تعداد مسافر فرودگاه هیترو لندن است. تا قبل از افتتاح ترمینال 5 این فرودگاه که مدت کوتاهی پیش انجام شد، ظرفیت طراحی شده این فرودگاه بین 45 تا 55 میلیون مسافر بود اما با تمهیداتی سالانه تعداد 67 میلیون مسافر در آن تردد می کردن (و البته با مشکلاتی بدلیل این تراکم بیش از حد روبرو می شدند)د. و با این تعداد تردد بیشترین مسافر در جهان را داشت.
با افتتاح ترمینال 5 ( که البته هنوز هم کامل نیست) ظرفیت این فرودگاه 30 تا 35 میلیون مسافر در سال افزایش خواهد یافت و پیش بینی می شود که امسال همان 67 میلیون مسافر در آن تردد کنند ( البته با راحتی بیشتر). (منابع + و + )
ماشین حساب آقای ب بدون آنکه به حساب و کتاب متوسل شود می پرسد : عقل سلیم شما آیا باور می کند که فرودگاه امام یک و نیم برابر فرودگاه هیترو لندن مسافر داشته باشد؟
البته ماشین حساب اقای ب بدون چهار عمل اصلی اموراتش نمی گذرد در نتیجه حساب می کند :
فرض کنید که تمام هواپیماهایی که در فرودگاه امام به زمین می نشینند بوئینگ 747 باشند و اصلا از این هواپیماهای خرده ریز در این فرودگاه فرود نیایند.
بوئینگ 747 بسته به کلاس مسافران بین 400 تا 500 صندلی دارد که فرض کنیم این مقدار بیشتر در تمام بوئینگ هایی که در فرودگاه امام به زمین می نشینند وجود داشته باشد.
در نتیجه برای آنکه 100 میلیون مسافر در این فرودگاه تردد کنند باید 200 هزار پرواز به این فرودگاه در هر سال وجود داشته باشد.
سال شمسی هم که می دانیم که تقریبا 365 روز است ( این تقریبا را برای اقای نیما آمدم که بعدا از ما خرده نگیرد)
هر روز هم که تقریبا 24 ساعت است ( این تقریبا هم به ایضا) و هر ساعت هم 60 دقیقه است. ( این یکی دیگر دقیق است)
در نتیجه خواهیم داشت :
2.628 = 200000 / 60 * 24 * 365

یعنی هر دو دقیقه و سی و هشت ثانیه باید یک پرواز در فرودگاه امام به زمین بنشیند. آن هم به شرط اینکه تمام 24 ساعت روز و تمام 365 روز سال وضعیت همین باشد.

اما برسیم به عدد دوم : 4000 میلیارد دلار سرمایه گذاری در فرودگاه سازی.
این بنده خدا اصغر آقای کتابچی انگار تا بحال نه دلار دیده است، نه می داند میلیارد به چه چیزی می گویند. نه اصلا ایده ای از اینکه خرج یک فرودگاه چقدر است دارد.
برای مقایسه :
بودجه کل کشور آمریکا حدود 2000 میلیارد دلار است ( نصف مبلغ مورد نظر ایشان) و بودجه کشور ایران حدود 200 میلیارد دلار ( یک بیستم مبلغ مورد نظر ایشان، یعنی درواقع ایشان معتقدند که کل هزینه ها و مخارج بیست سال کشور را در فرودگاه سازی سرمایه گذاری کنیم).
درباره هزینه های فرودگاه سازی هم بد نیست دقت کنیم که هزینه ساخت برج مراقبت جدید فرودگاه هیترو حدود 100 میلیون دلار شده است و در نتیجه با عدد مورد نظر ایشان می شود چهل هزار برج مراقبت ساخت.
هزینه ساخت ترمینال 5 فرودگاه هیترو هم که بزرگترین ( شاید هم دومین، در مورد فرودگاه جدید پکن اطلاعات دقیق ندارم) ترمینال دنیا است، حدود 8 میلیارد دلار شده است.
در نتیجه ایشان تصمیم دارند که پانصد برابر بزرگترین ترمینال دنیا فرودگاه بسازند
علاوه بر این اصولا تعداد کل شهرهای کشور ایران حدود 150 عدد شهر است و در نتیجه ایشان تصمیم دارند که در تمام شهرهای ایران، در هر کدامشان 3 عدد فرودگاه هیترو بسازند.

Labels:




Comments:
راستی شما این وبلاگ ملکه زیبای پرده ها و رنگها را از دست ندهید ها.
یعنی همه چیزهایی که ما می خواهیم بگوییم گفته اما با بیان فیلسوفانه و عالمانه ای که از ما بر نمی آید.
 
ما که البته از دستش نمی دیم ولی شیوه های تبلیغی شما هم بامزه است ها. به جاش اگه شما هم از این ماسماسک ها داشتید که وبلاگایی که بروز میشن رو بلدشون می کنه، اونوقت راحت تر بود. بعد اگه شد به ما هم بگید چیکار باید کرد و اینا. ضمنا من فکر می کنم اینها تو سخنرانی هاشون یکوقتایی دلار و ریال رو اشتباه می گیرن. اگه ریال بشه درسته اونوقت؟
 
آقا من تو کف این نکته بینی تو موندم. واقعا دست خوش. البته باز جای شکرش باقیه که نمی خوان این بودجه رو توی بولیوی و کاراکاس و لبنان و ... فرودگاه بسازن !!!
 
قربان؛
حال سرکار؟
آقا ما هرچی بگیم که چه اندازه کیفور میشیم از خواندنتان سخنی به گزافه نگفتیم...
میگم تو مملکتی که میشه 5 میلیارد دلار رشوه برای واردات سیگار داد، چرا نشه 4000 میلیارد دلار هم تو فرودگاه مرحوم امام راحل (ره) سرمایه گذاری کرد؟
فکر میکنم مشکلی در کالیبراسیون آمار و ارقام در دولت عدالت گستر پیش اومده... نه که همش در حال گسترش عدالتند، حواسشون پرته هم چیز و با یه ضریب نا قابل 1000 توضیح میدند...
حالا اگه شما این 1000 رو به عنوان ضریب مبنا در نظر بگیری و هرچی اینا میگند و تقسیم بر اون کنی شاید به نتایج جالبتری هم برسی...
مثلا وقتی گفته میشه میلیون ها نفر مسلمون چشمشون به ایرانه یا چندین هزار پروژه انجام شده یا چند هزار مصوبه تصویب شده و مواردی از این دست؛ میشه فهمید که مقصود هزاران نفره یا چند پروژه یا چند مصوبه هست که خیلی هم عدد غیر منطقی ای نیستش...

آقا وعده ما 7 خرداد میدان بهارستان: انتخابات هیأت رئیسه مجلس اصولگرا؛ رأی ما: حجه الاسلام و المسلمین حاج آقا «آقا تهرانی»
مؤید باشید
 
حالا مطمئنین این آقاها ضایع شده؟ کلاً اینا خوشحال‌تر از این حرفهان.
 
آقا ضایع شدن کدومه؟ اینا کلاً خوشحال‌تر از این حرفهان که با این چیزها بخوان ضایع بشن.
 
اینقدر به این ماشین حساب بدبخت گیر نده، اولا که این بیچاره چقدر سواد داره و این سواد از چه طریقی حاصل شده، سواد داشته که وارد دانشگاه شده یا اینکه وارد دانشگاه شده تا بلکه باسواد بشه. دوما ماشین حساب این آقای محترم از اون ماشین حسابهایی که شما از آن استفاده میکنید نیست فرق فوکوله . حسابهای ساده تر هم که نیازی به ماشین حساب نداره و شما با مغزت انجام میدی ایشان با جای دیگری از بدنشان این کار را انجام میدهند.پس جای گله ای باقی نمیمونه.
 
یه سوال داشتم، ببخشید مادر تخصصی فحشه؟س
 
ببخشید اگر خاطر شما باشه پدر جد همه اینها فرق هزار و میلیارد رو نمیدونست.
جمله ایشون رو نشنیدین که میگه زندگی معنوی صدها هزار میلیون نفر رو به بازی گرفتید!؟

این لینک رو ببینید بد نیست (بنظر من)
http://www.youtube.com/watch?v=W5Gmmuf9HP8
 
بولت عزیز
ببخشید بابت امور بیمارستانی که
مزاحم خودت هم شدم این پستت را با دو هفته تاخیر دیدم.اطلاعات کمی در مورد فرودگاهها دارم که به موضوع مورد نظرت کمک میکند :آقای کتابچی به نمایندگی از سوی نظام که معمولا" بجای شعور از شعار استفاده میکنند رقم 90 تا 100 میلیون را مطرح کرده که آنهم به علت برنامه فرودگاه دبی است که آنها میخواهد ظرف 15 سال آینده ظرفیتش را به 80 میلیون مسافر برساند ( حال دلیل 90 تا 100 را متوجه میشوی )که البته طرح جامع توسعه فرودگاه امام با همین ظرفیت
توسط آ - د - پ در دست طراحیست
ضمنا" بر اساس آخرین آماریکه منتشر شده است (پایان سال 2006 ) بزرگترین فرودگاه دنیا از نظر تعداد
مسافر - فرودگاه
Hartsfield-jakson International A.
درآتلانتا ی ایالت متحده امریکاست با ظرفیت 84.8 میلیون مسافر در سال و هیترو مقام سوم را در حال حاظر در جهان دارد
دادا
 
Post a Comment

........................................................................................

Home