BOLTS |
Subscribe to صفحه اصلی
|
Saturday, July 28, 2007
٭ آقای ب و تحفه های مرگ
........................................................................................-------------------- 1- آقای ب معتقد است که "قدیسان مرگبار"بسیار ترجمه اشتباهی برای این کتاب آخری هری پاتر است. ترجمه درست برای واژه "Deathly Hallows" ، "تحفه های مرگ" است. شما هم اگر کتاب را بخوانید با آقای ب هم عقیده می شوید. 2- آقای ب کمتر از دوهفته دیگر اگر دوام بیاورد ، نجات پیدا کرده است. بعدش می رود یک هفته استراحت و حسابی خستگی و اعصاب خوردی این مدت را از تنش در می کند. 3- دیدید که آقای گابریل هکر دروغ گفته بود و آخر کتاب All was well. 4- گاهی حتی یک نفر آقای ب هم خسته می شود. گاهی حتی آقای ب هم از عدد و منطق و ماشین حساب حالش به هم می خورد. گاهی حتی یک آقای ب هم دلش می خواهد یک گوشه لم بدهد و کارتون تام و جری ببیند و از ته دل بخندد. Labels: آقای ب نوشته شده در ساعت 3:29 PM
Comments:
قدیسان که اصلن شوخی محسوب می شود اما آن دِثلی را هم سخت بشود به یک مرگ فقط ترجمه کرد. زبان فارسی اصولن نحیف است وگرنه گاس که یک چیزی در مایه های مرگانه به تر به ماهیت آن ها شبیه می بود.
man dar morede ghedisan e marg o tohfe haye marg o inha ke chizi nemidunam. vali dar javab e commentet bayad begam ke agar be chapter e dastgirishun moraje'e koni, az ruye lebasesh un mu ro peyda karde, chon muhaye un zan kheyli moshakhase agar ruye lebas e hermione bashe. tuye sahneye shekanje, un mu be lebasesh chasbide...
Post a Comment
alan so'al e mohem tar ine ke shamshir e Gryfindor chejuri resid daste Neville akhare ketab... Thursday, July 12, 2007
٭ آقای ب بیات می شود.
........................................................................................------------ 1- آقای ب می گوید : هجدهم تیرماه هر سال ، ، هجده تیر آن سال است. و اضافه می کند : اما یادتان باشد، اتفاقات تاریخی در سالگرد اتفاقات تاریخی قبلی رخ نمی دهند. در تاریخی رخ می دهند که مختص همان روز است. حکومت ها سالگردهای اتفاقات تاریخی را دوست ندارند. چون چیزهایی را درباره حقیقت وجودشان به یادشان می آورد که دلشان نمی خواهد به یاد بیاورند. سالگرد هر اتفاقی که می خواهد باشد. چه 22 بهمن. چه 18 تیر. حکومت ها وجودشان به تغییر تاریخ، به تحریف وقایع تاریخی بسته است. می خواهد سخنرانی امام خمینی در بهشت زهرا باشد، یا وقایع شب 17 تیر. برای همین است که حکومتها که عوض می شوند، اولین کتابی که تغییر می کند کتاب تاریخ است. کتاب ریاضی را نمی شود خیلی تغییر داد، جمع را هر کاری کنی بالاخره جمع است و جذر 4 همیشه 2 می شود. اما انوشیروان را می توان به تناوب عادل و ظالم کرد. برای همین است که هنر اسلامی و هنر سوسیالیستی داریم، اما فیزیک اسلامی و کمونیستی نداریم. 2- باز هم آقای ب بیات شد. یعنی اینکه آن بالایی را روز 18 تیر نوشته بود و می خواست بقیه اش را هم بنویسد که گرفتار شد و حالا هم که می خواهد بقیه اش را بنویسد، دیگر انقدر داستان جدید درست شده است که حد ندارد. 3- آقای رئیس جمهور محبوب و مردمی در سالگرد 18 تیر به مردم ایران یک هدیه داد و سازمان مدیریت و برنامه ریزی را منحل کرد. آقای ب به شخصه این امر را نقطه روشنی در کارنامه سازمان مدیریت و برنامه ریزی می بیند. این سازمان نشان داد که تا پای انحلال حاضر نیست که به نظرات کارشناسی اش پشت کند، حتی اگر تمام مدیران ارشدش عوض شده باشند، حتی اگر رئیسش آقای برقعی باشد که لیسانسه مکانیک است و هیچ ربطی به مدیریت، اقتصاد یا برنامه ریزی ندارد. بدنه کارشناسی سازمان مدیریت و برنامه ریزی با این اتفاق در تاریخ سیاسی ایران از اتفاقات و تصمیمات دولت نهم مبری شده و تبرئه خواهند شد. 4- حکم دلارام علی را هم دادند : دو سال و ده ماه حبس و ده ضربه شلاق، همه اش هم بخاطر شرکت در کمپین یک میلیون امضا و تجمع 22 خرداد. وبلاگ ساکاری را بخوانید. http://sakari.blogsky.com/ اینجا را هم بخوانید : http://www.dw-world.de/dw/article/0,2144,2669674,00.html 5- فکر کردید آقای ب به همین راحتی از ماجرای داغ سازمان مدیریت و برنامه ریزی می گذرد؟ کور خوانده اید. تازه گیرم که آقای ب بگذرد، مگر ماشین حساب آفای ب مرده است ؟ سازمان مدیریت و برنامه ریزی بالاترین مرجع فنی این مملکت و بالاترین مرجع تدوین بخشنامه ها و معیارها در این زمینه است. بدون سازمان مدیریت، چه کسی قرار است شرایط عمومی پیمان را تدوین کند، چه کسی ضرایب تعدیل فهرست بها را مشخص کند، اصلا چه کسی خود فهرست بها را تدوین می کند ؟ رتبه بندی مشاوران و پیمانکاران و کنترل ظرفیت آزاد آنان چه می شود؟ مرجع رفع اختلاف بین کارفرما و مشاور و پیمانکار چه کسی خواهد بود؟ بودجه های استانی و عمرانی را چه کسی تقسیم خواهد کرد؟ مرجع بررسی طرح امکان سنجی پروژه ها چه کسی خواهد بود؟ ویرایش جدید آیین نامه بتن ایران را چه کسی ارائه خواهد کرد؟ مشخصات فنی عمومی کارهای ساختمانی چه می شود؟ جامعه مهندسان مشاور ایران که خبرش را دارم، چند روز است که در شوک است. سندیکای پیمانکاران هم نباید وضع بهتری داشته باشد. 6- عاشقان هری پاتر بشتابند که غفلت موجب پشیمانی است. کتابفروشی بیان سلیس در محمودیه کتاب 7 را پیش فروش می کند ( به قیمت تقریبی 32000 تومان) و راس ساعت 3:30 بامداد شنبه 30 تیر هم همزمان با تمام دیگر نقاط دنیا کتاب را تحویل می دهد. قرار است که کتابفروشی از 2:30 باز باشد، چه بسا که خانم کتابفروش دلش به رحم آمد و کتاب را زودتر از بقیه نقاط دنیا هم به عاشفان سینه چاک هری پاتر داد. البته همینجا اعلام کنم که لعنت بر پدر مادر کسی که زود آخر کتاب را در وبلاگش بنوسید. در ضمن لعنت به پدر و مادر آقای گابریل هکر که مدعی شده کتاب را از کامپیوتر بلومزبری دزدیده است و آخر کتاب ولدمورت هرمیون را می کشد. الهی کور بشود این آقای گابریل. الهی درد و بلای هرمیون توی سر آقای گابریل بخورد. 7- ها فکر کردید که کار ما با سازمان مدیریت تمام شد ؟ سوژه به این خوبی را به همین راحتی ول می کنیم ؟ آقای ب می گوید : بودجه را قرار است چه کسی بنویسد ؟ برنامه پنج ساله پنجم چه ؟ همین کارشناسان اومانیست و لیبرالیست فعلی که بخاطرشان سازمان منحل شد یا اینکه کارشناسان جدیدی قرار است از زیر بته بیرون بیایند ؟ اصولا مگر بودجه نویسی به همین سادگی و الکی ای است ؟ باورتان نمی شود؟ یک ماه خرج و دخل خانه تان را سعی کنید که از قبل برنامه ریزی کنید. سعی کنید که پیش بینی کنید که چقدر میوه می خرید و چقدر گوشت و مرغ و چقدر خرج کادو می کنید و چقدر خرج رفت و آمد. اگر توانستید با تخمین زیر 10 درصد این اعداد را تخمین بزنید ! آنوقت حساب کنید که با بودجه 200 هزار میلیارد تومنی چه باید کرد. و چه مقدار کار کارشناسی لازم است تا این بودجه بسته شود. 8- آقای خاتمی یادت بخیر. چقدر این مردم حق نشناس ایران بدت را گفتند. حالا بکشند ببینند چه مزه ای دارد. 9- فرض کنید که موساد و سی آی ای بخواهند که کشور ایران را نابود کنند. و بیایند یک کسی مثلا همین آقای ب را استخدام کنند و به او چمدان چمدان دلار بدهند برای اینکه کشور ایران را نابود کند. ( البته همینجا اعلام می کنم که ما دیگر برای موساد کار نمی کنیم چونکه آن دفعه قبلی آن همه با آقای الف زحمت کشیدیم و برایشان جاسوسی کردیم ولی موقع حق الزحمه که شد گفتند که فعلا دستمان تنگ است و پول نداریم و به جای حق الزحمه به ما مرغ و خروس دادند که کباب کردیم و خوردیم. بی انصاف ها نکردند لااقل پول کارت اینترنتی که با آن به گوگل ارت وصل شدیم و از سایت نطنز عکس گرفتیم را بدهند) حالا فرض کنید که این آقای ب بخواهد در عوض آن چمدانهای دلار که گرفته است یک کارهای فوق مخربی در این کشور بکند. به نظر شما کارهایش چه خواهد بود ؟ الف- روابط خارجی مملکت را با حرفهای دری وری نابود خواهد کرد. ب- اقتصاد کشور را با بخشنامه های عوضی چنان نابود خواهد کرد که تا 7-8 سال دیگر هم سر جایش بر نگردد ج- نخبگان مملکت را بلایی سرشان خواهد آورد که بروند و اگر کلاهشان هم افتاد دیگر بر نگردند د- سیستم مدیریت کشور را به کل نابود خواهد کرد ه- انشالله به امید خدا به زودی انقلاب فرهنگی دوم خواهد کرد و- هرچه مدیر درست و حسابی هست برکنار خواهد کرد و آدمهای بی سواد و نامربوط به جایشان خواهد گذاشت ز- انقدر وعده های بی خودی خواهد داد که همه مردم را ناراضی کند ح- بانکها و بیمه ها و سازمان مدیریت و بخش خصوصی را نابود خواهد کرد. و از اینجور کارها 10- یادش بخیر اوایل انقلاب همین آقای عسگراولادی با استناد به آیه قران که "خدا روزی شما را از جایی که فکرش را هم نمی کنید خواهد داد" می گفت که باید سازمان مدیریت نابود شود چونکه آدم نباید فکر کند به اینکه روزی اش از کجا می آید. 11- اصولا فکر نکنید که روزی تان از کجا خواهد آمد، خوش باشید. بی خیال. Labels: آقای ب نوشته شده در ساعت 9:57 AM
Comments:
با این برنامه دقیقی که شما در بند ۹ ارائه کردید انصافا که موساد و سیآیای باید خیلی احمق باشند که آقای ب را استخدام نکنند.
man kheyli system e mamlekat ro balad nistam, vali tebghe un chizayi ke man shenidam, mage mishe sazman e modiriat barnamerizi ro monhal kard?!? har adami ke man mishnasam ke tu Iran kar mikone ta hala tu sohbataye dar morede karesh ye harfi dar morede karash ba in sazman zade. age in sazman enghadr kilidie, vaghean mishe monhalesh kard?!?!? system az ham nemipashe??
Post a Comment
dar zemn, aghaye B aziz, hala un gabriel hacker e bipedar ye kari kard o tahe ketab ro lo dad, shoma chera tahe blogetun neveshti ke un gabriel hacker e bipedar chi gofte? alan age un dorost gofte bashe, shoma ham tahe ketab ro lo nadadi?!? Wednesday, July 04, 2007
٭ آقای ب و پراکنده ها
........................................................................................--------------- 1- آقای ب مدتی است که خبری از خودش نداده است. برای همین امروز موضوعات متعددی دارد. 2- آقای ب دیروز در Mbc4 برنامه ای دید که به حقیقت دلش برای مردم تگزاس به درد آمد. برنامه کذایی درباره جنبشی بود تحت عنوان Purity pledge. ماجرای این جنبش این بود که دختران جوان تگزاسی با پیوستن به این جنبش به پدران خود قول می دادند که تا زمان ازدواج رابطه جنسی نداشته باشند. ماجرای جنبش هم یک جوری بود که انواع عقده های الکترا و مانند آنها را نشان می داد : مهمانی رقصی بر پا می شود که دختر با پدر خود در مهمانی شرکت می کند و در پایان مهمانی به پدر خود این قول را می دهد. آقای ب اصلا نمی خواهد نتیجه گیری کند اما نمی داند که چرا یک جایی در ذهنش این ماجرا به حضور حضرت بارون علی ونگر فاتح تگزاس مربوط می شود. والله اعلم. 3- ماشین حساب آقای ب هم این مدت بدون سوژه نبوده است. مثلا این یکی را که دوست خوب آقای ب برایش فرستاده است : رييس كميسيون انرژي مجلس، در پاسخ به اين سوال كه آيا در شان مردم است كه پس از تحمل 8 سال جنگ تحميلي و تحريمهاي اقتصادي و با وجود درآمدهاي بالاي نفت، بنزين را به صورت سهميهبندي استفاده كنند، گفت: ايران 70 ميليون نفر جمعيت دارد و براي اداره و رفاه اين جمعيت، حداقل بايد براي هر نفر دو ميليون تومان هزينه كنيم كه مجموع اين ميزان هزينه، هزار و 400 ميليارد دلار ميشود؛ (نقل از خبرگذاری کار ایران تاریخ 6/4/86 ( ماشین حساب آقای ب امیدوار است که آقای رئیس کمیسیون انرژی مجلس در محاسبه میزان سهمیه سوخت ایشان هم مثل مورد بالا یک صفر اشتباه کند. اصولا به نظر می رسد که در محاسبه خیلی چیزها در این مملکت یک صفر اشتباه شده است. 4- آن سه بند بالایی را چند روز پیش نوشته بودم. دیشب که به خانه برگشتم دیدم شخص شخیص بارون علی ونگز برایم پیغام تلفنی گذاشته است. به حقیقت که خانه مان روشن شد. 5- این یکی را هم دو روزی بعد از قبلی می نویسم : اول اینکه دو کتاب پلیسی از دورنمات خواندم، "قاضی و جلادش "و "سوئ ظن". شخصیت کارآگاه این دو قصه پیرمردی است بیمار و لب مرگ.درست برعکس شرلوک هلمز که همیشه تر و فرز و دقیق است، بازرس برلاخ درست در لحظات حساس، دل دردش عود می کند و غش می کند. چیزی که داستان را جالب می کند، پیچیدگی های فلسفی ماجرا است. جنایتکارهای این داستانها، جنایت نمی کنند تا پولی به چنگ بیاورند، جنایت می کنند تا فلسفه هستی شان را معنا دهند. 6- هرکس که مناظره ستاری فر و فرهاد رهبر را ندید از دستش رفت... ستاری فر خوب از پس رهبر بر آمد. 7- یک لیست نوشته ام از کارهایم، به میمنت و مبارکی سیزده مورد است. سه تایش را این دو روزه انجام داده ام. مانده است بقیه اش که بعضی هایش را باید تا همین شنبه تمام کنم و برای بعضی هایش دو هفته وقت دارم. البته دو هفته برای اتمام سازه نگهبان یک ایستگاه مترو، یک ساختمان 16 طبقه و یک ساختمان نه طبقه. اگر می بینید که هفته به هفته چیزی نمی نویسم ماجرایش این است. 8- ماجرای بنزین هم برای خودش قصه بامزه ای شده است. آقای رئیس جمهور هم خیال می کند که کل مصرف بنزین این مملکت در اثر جوانانی است که جردن را بالا و پایین می روند. بقیه مشاغل را نمی دانم، اما در حرفه خودم و حرفه های مرتبط ( مشاوره و پیمانکاری، ساخت و ساز و پروژه های عمرانی) می توانم بگویم که اگر بنزین همینطور سهمیه بندی شده بماند و بنزین مازاد ارائه نشود، قسمت قابل توجهی از پروژه ها می خوابد. به عنوان نمونه : شرکت ما تعداد گسترده ای پروژه در محدوده ای به شعاع سیصد کیلومتری پابهار دارد. مهندسین ما در این پروژه هر روز به طور متوسط 300 تا 400 کیلومتر حرکت می کندد. بنزین مصرفی شان هم می شود روزی 30 تا 40 لیتر. سهمیه ماهانه شان هم باید باشد حدود 1000 لیتر. آن 900 لیتر باقی مانده را معلوم نیست چطور باید تامین کنند. مگر اینکه آقای رئیس جمهور دستور بدهند که مهندسین ما با درشکه و اسب و قاطر سر پروژه حاضر شوند. یک مسئله هم باقی می ماند در صورتی که بنزین مازاد بفروشند : قیمت بنزین مازاد چقدر است ؟ آیا هزینه بنزین مازاد برای پیمانکاران و مهندسان ناظر حساب می شود؟ با چه ضریبی و به چه قیمتی؟ برای پیمانهای با قیمت مقطوع متر مربع زیر بنا چکار می کنند؟ آقای رئیس جمهور به گفته سخنگوی دولتشان دستور داده اند که خودروهایی که بیش از مقدار سهمیه بندی شده مصرف دارند، گازسوز بشوند، ایشان فکر نکرده اند که ما در دهات سیصد کیلومتری چابهار ( که آب آشامیدنی هم ندارند) پمپ گاز از کجا پیدا کنیم ؟ 9- راستی بحث سخنگوی دولت شد، آقای ب واقعا معتقد است که دولت نهم با معجزه اداره می شود. آقای ب انسانی است که با تمرکز کامل و با سرعت بسیار زیاد، روزی ده الی دوازده ساعت یک نفس کار می کند و البته تمام پنج شنبه ها و جمعه ها و روزهای تعطیل را هم کار می کند. با این وجود، به همین یک شغلی هم که دارد ( که مدیریتی دست چندم با پرسنلی به اندازه انگشتان دست است) نمی رسد. آقای ب با خودش فکر می کند که واقعا این آقای سخنگوی دولت فقط با معجزه می تواند که هم وزیر دادگستری باشد، هم سخنگوی دولت، هم عضو حقوقدان شورای نگهبان باشد و هم رئیس ستاد مبارزه با قاچاق. آقای ب یاد آن ساعت شنی ای می افتد که دامبلدور به هرمیون داده بود تا بتواند سر کلاسای همزمانش حاضر شود. شاید اقای الهام هم از آن ساعت ها داشته باشد. خدا آقای دامبلدور را غرق رحمت کند. نوشته شده در ساعت 12:10 PM
Comments:
سلام. فقط یک کلام حرف بی ربط: کتاب آخر هری پاتر 15 روز دیگه در میاد. من که دل تو دلم نیست... تو رو نمی دونم
آقاي ب هم خودت هم ماشين حسابت خيلي چوه مي زنين هااا
شما مو ميبيني و رئيس جمهور پيچش و پشتك واروي مو رو مي بينه قشنگ به اين موضوع توجه كن
آقا ما مخلصیم! شرمنده که سعادت نشد باز باهاتون تماس بگیریم. ایشالله این پنجشنبه جمعه تلفنی در خدمتتون خواهیم بود.
سلام آقای ب
نمیدونم در مورد کدوم بند بگم ولی شما عجالتا بند 8 را داشته باشید که شامل حال ما میشود، پس از مدتها تفکر وتعقل به این نتیجه رسیدیم که یک پیکان وانت بخریم و بندازیم گوشه پارکینگ و از بنزینش استفاده کنیم! به همین راحتی، فقط یک مقدار از سرمایه ناچیز ما که باید در امر ساخت و ساز بکار میرفت، افتاده گوشه حیاط!
Aghaye bolts e aziz, salam.
man kolli az vaghti matlab e shoma ro khoondam be in mozooye sooznake charpa savari e mohandesaye sherkate shoma fekr kardam, va hala rah e hal e ebtekari khedmatetoon erae midam ke shayad betoone be onvan e olgoo dar sayer sonoof ham estefade beshe o baad ham ba kami modification beshe olgooye khanevade ha dar masraf e bargh. bebinid, mohandesaye shoma age bian be jaye ye khodrooye shik o mojahaz be AC (ke maani nadare adam tooye garmaye 120 darajeye tabestoon AC roshan kone ke khodaye nakarde garma zade nashe) mitoonan hame ba ham ye faghare vanet savari bedoone AC bekharan o sobh hame ba ham poshte vanet beshinan o beran sar e kar. in nahv car pooling ham dar kharid e mashin sarfe jooi mikone o ham masrafe benzin. albate chon inaghayoon az nasim e halsele az harekate vanet ham nasib mibaran dige AC nemikhan o dar masraf e benzin sarfe jooie mozaafi khahad shod. albate khanevade ham mitoonan be jaye khoone too COOPERATIVE house zendegi konan. intori az ye lamp 20 ela 30 nafar bahre mibaran oo ham dar masraf e bargh sarfe jooi mishe, ham az garm shodan e nimkoreye sharghi e zamin jelogiri mishe.
Aghaye bolts e aziz, salam.
Post a Comment
man kolli az vaghti matlab e shoma ro khoondam be in mozooye sooznake charpa savari e mohandesaye sherkate shoma fekr kardam, va hala rah e hal e ebtekari khedmatetoon erae midam ke shayad betoone be onvan e olgoo dar sayer sonoof ham estefade beshe o baad ham ba kami modification beshe olgooye khanevade ha dar masraf e bargh. bebinid, mohandesaye shoma age bian be jaye ye khodrooye shik o mojahaz be AC (ke maani nadare adam tooye garmaye 120 darajeye tabestoon AC roshan kone ke khodaye nakarde garma zade nashe) mitoonan hame ba ham ye faghare vanet savari bedoone AC bekharan o sobh hame ba ham poshte vanet beshinan o beran sar e kar. in nahv car pooling ham dar kharid e mashin sarfe jooi mikone o ham masrafe benzin. albate chon inaghayoon az nasim e halsele az harekate vanet ham nasib mibaran dige AC nemikhan o dar masraf e benzin sarfe jooie mozaafi khahad shod. albate khanevade ham mitoonan be jaye khoone too COOPERATIVE house zendegi konan. intori az ye lamp 20 ela 30 nafar bahre mibaran oo ham dar masraf e bargh sarfe jooi mishe, ham az garm shodan e nimkoreye sharghi e zamin jelogiri mishe.
|