٭
1-گاهی کم سوادی کار دست آدم می دهد.
مثلا خود من.
من از زور کم سوادی فکر می کنم که قرنطینه یک جایی است که برای بیماری های واگیردار است.
علاوه بر این خیال می کنم که پارگی مینیسک پا بیماری واگیردار نیست.
برای همین هرچه فکر می کنم نمی فهمم چرا باید فیزیوتراپی پای اکبر گنجی در قرنطینه زندان انجام شود.
2- آقای ونگز دوست داشتنی رفتند به آستین تگزاس تا در کنفرانس شرکت کنند. ما به ایشان توصیه می کنیم که در آستین مراقب پاچه شان باشند.
3- کتاب افتضاح "شهر جانوران" ایزابل آلنده را هم خواندم و به این نتیجه رسیدم که احتمالا کتاب خانه اشباح و قصه های اوالونا و از عضق و سایه ها را این نویسنده ننوشته است بلکه پول داده است کس دیگری برایش نوشته است.
انقدر که این کتاب آبکی و دو ریالی بود که حد ندارد. خواندنش را حتی به
زنهای حامله ای که در خانه مانده اند هم توصیه نمی کنم. بحایش یک کتابی را که قبلا خوانده اند دوباره بخوانند بهتر است.
4- ما از این به بعد از نوشتن درباره سکولاریسم و فمینیسم و نهیلیسم و لیبرالیسم معذوریم چونکه آقای احمدی نژاد فرموده اند که اینها ممنوع است. از این به بعد در مورد فاشیسم و کمونیسم و فتیشیسم و سادیسم و امثالهم می نویسیم.
نوشته شده در ساعت
8:46 AM