BOLTS




Wednesday, August 29, 2012

٭

آقاي ب و سوال درباره آخر زمان
--------------------------------------------------
1-      گمانم شما هم در مناسك مذهبي ديده ايد كه پشت شيشه ماشينها و روي پوستر ها نوشته باشند : "ما منتظر منتقم فاطمه هستيم". آقاي ب هربار اين نوشته را مي بيند، مجموعه اي از سوالات برايش زنده مي شود. اول از همه اينكه انتقام فاطمه 1400 سال بعد از وفاتش و وفات كليه دست اندركاران آن ماجرا و كليه اعوان و اذنابشان دقيقا قرار است به چه شكل گرفته شود؟ آيا قرار است بگردند و بازماندگان قاتلين را بعد از 50 نسل پيدا كنند و از آنها ديه بگيرند؟ بعد آن ديه را قرار است به چه كسي بدهند؟ تقسيم كنند بين همه سيدها؟ آنوقت اگر يك نفر بود كه در ريشه خانوادگي اش، هم نسبتي به قاتلان مي برد و هم نسبت به مقتول وضعش چه مي شود؟ بعد آنهايي كه نسبتشان به قاتلان مي رسد، آيا بعد از پرداخت سهمشان از ديه ( كه با توجه به تقسيم شدن بين مليونها نفر بازماندگان آن خانواده ها در زمان حاضر مقدار ناچيزي خواهد داشت) آيا مي توانند رفع سوئ پيشينه بگيرند؟ بعد آنوقت امام زمان يك ليست جلويش دارد كه كارهايش را نوشته، اگر اين ديه را قبل از ظهور بگيرند و پخش كنند بين سيدها، آيا گرفتن انتقام فاطمه را از ليست كارهايش خط مي زند؟
2-      يك سوال جانبي كه اينجا بوجود مي آيد اين است كه اصلا آيا كل آموزه هاي پيامبر در آن فاصله زماني كوتاه بين وفات پيامبر و وفات فاطمه فراموش شده بوده است؟ آيا كل 23 سال نبوت پيامبر و 11 سال حكومتش طي روزهاي اندكي فراموش شد؟ اگر بين اكثريت اعراب آن زمان، در مدت كوتاه چند ده روزه، احترام و علاقه به پيامبر و خاندانش و مسايلي به مهمي فدك ، غدير ، آل عبا و امثال آنها فراموش شده است، پس ماجراي "حافظه قوي اعراب" كه يكي از مستندات فراموش نشدن قرآن در فاصله نزول تا فاصله نگارش (چيزي حدود 20 سال) است چه شده است؟ اگر چنين مسايلي فراموش شده و در طي چند ده روز تحريف شده، چه چيزهاي ديگري ممكن است فراموش يا تحريف شده باشد؟
3-      اما برگرديم سر سوال اصلي و ليست كذايي كارهاي امام زمان: يكي از مهمترين چيزهايي كه شيعه هاي 12 امامي به آن معتقدند، ايجاد حكومت عدل در آخر زمان توسط امام زمان است. سوال اصلي آقاي ب آن است كه اين حكومت عدل دقيقا قرار است چگونه چيزي باشد؟
4-      آيا قرار است بهره هاي بانكي در دوران آرمانشهر آخر زماني صفر شوند؟ مسئله دسترسي به نقدينگي چطور حل مي شود؟ توليد و توزيع محصولات صنعتي در آن آرمانشهر چگونه اند؟ دسترسي به مواد غذايي و مسكن چطور مي شود، آموزش و بهداشت چه مي شوند؟ مجاني مي شوند؟ آيا قرار است مثلا عنكبوت ها نخ بخيه درست كنند و درخت توت آموكسي سيلين توليد كند؟ گيرم هم كه شد، جمع آوري و بسته بنوي و حمل و توزيع اين مواد قرار نيست هزينه داشته باشد؟ آنوقت اين هزينه ها را چه كسي مي دهد؟ پول چاپ مي كنند؟ از آسمان طلا و ارز مي بارد؟ مسئله مسكن چطور حل مي شود؟ خانه هاي مبله با امكانات كامل هم از آسمان مي افتند؟ راهها خودشان كش مي آيند و عريض مي شوند؟ ريلهاي راه آهن هم خودشان رشد مي كنند؟ هواپيما ها چطور؟ كارخانه بوئينگ آيا تعطيل مي شود و هركس خواست به شهر ديگري برود سوت مي زند و ابابيل مي آيند و بلندش مي كنند و مي برند؟
5-      حقيقت اين است كه تنها حالتي كه ممكن است آن آرمانشهر تعريف شده آخر جهاني ايجاد بشود اين است كه مجموعه بسيار طولاني اي از معجزات بصورت مداوم در حال رخ دادن باشند. معجزاتي كه در مورد ريزترين مسايل بشري از دسترسي به آب آشاميدني و غذا گرفته تا نياز به توليدات صنعتي و تا مسئله دسترسي به مواد اوليه، بازيافت و انباشت زباله را در بر مي گيرند. آب بايد با معجزه از زمين بجوشد، بعد با معجزه برود در لوله هايي كه خودشان هم با معجزه ايجاد شده اند و با پمپهاي معجزه آسايي كه با برق نيروگاههاي ايجاد شده در اثر معجزه كار مي كنند به خانه هايي برسد كه خودشان هم با معجزه از زمين سبز شده اند و ريخته شود در ليوانهايي كه بصورت معجزه آسايي در كارخانه هاي شيشه گري اي كه با معجزه ناگهان بوجود آمده اند توليد شده. گندم بايد از زمينهايي كه بصورت معجزه آسا بدون كود دادن حاصلخيز شده اند و بصورت معجزه آسا با باران آبياري شده اند رشد كند. بعد بصورت معجزه آسايي خود بخود چيده شود و بدون وجود جاده و تريلي و قطار ، خودش راه بيفتد وسط هوا و همينطور كه دارد در هوا مي آيد، بصورت معجزه آسايي ، خود به خود آرد هم بشود، بعد همينطور اين آردهاي معلق بهشان باران ببارد كه خمير بشوند و مخمر و نمك هم بصورت معجزه آسايي به آن اضافه بشود و بصورت معجزه آسايي شكل داده بشوند و لابد بصورت معجزه آسايي از تابش خورشيد بپزند و همينطور پرواز كنان از پنجره خانه وارد بشوند و بيايند سر سفره.
6-      آقاي ب مي گويد : حقيقت اين است كه آرمانشهر آخر زمان يك خيال خام است. بعد تغيير زبان و لهجه مي دهد و اضافه مي كند، ديل ويت ايت.



Comments:
Thank you Mr.Bolts, You made my day .. at least half of it :)

Noonoosh
 
برای گذاشتن همین یک کامنت ناقابل ، یک ربعی با کاراکترهای سکیوریتی شما درگیر بودم
 
نادر جان، تحلیل ماجرای منتقم که هیچ. آن صحنه پرواز نان به داخل خانه از پنجره ها هم، خدا بود... آنقدر کلاً بدم می آید از این تفکرات متمایل به چپ. یک مشت دروغ مربوط به برابری غیر ممکن و آرمانشهر و بهشت و اینها. دلم خنک شد از خواندن مطلبت
 
چرا وب لاگ شما
rss
ندارد؟
 
Post a Comment

........................................................................................

Home