BOLTS




Wednesday, November 26, 2008

٭
اهميت آقاي ب بودن
---------------------
1- "آقاي ب" سه سالي پيش از اين بوجود آمد. قبل از آقاي ب هم اين وبلاگ بود. اين وبلاگ ، وبلاگ من بود. هنوز هم هست. آقاي ب يكي از شخصيتهاي جانبي اي است كه در اين وبلاگ آمد و شد مي كند. مثل تات و مثل صيدا. يا مثل اردشير تيرداد.
2- اينكه چطور آقاي ب شد مالك اصلي اين وبلاگ، خودم هم نمي دانم. قسمتيش بر مي گردد به آقاي رئيس جمهور كه با مزخرفاتش و با اعداد بي ربطش، به آقاي ب و ماشين حساب آقاي ب ميدان زيادي داد. آنقدر كه حتي من نويسنده وبلاگ هم از اين دو نفر خسته شدم.
خسته شدم از ضرب و تقسيم اعدادي كه به هم ربطي ندارند، كه مزخرف اند. مزخرف. و اگر چه شايد قبلا ها كمتر كسي توجه مي كرد به مزخرف بودن اين اعداد، امروز تقريبا همه اين موضوع را مي فهمند و البته ماشين حساب آقاي ب هم نقش خودش را در جلب توجه به اين اعداد بازي كرد.
البته آقاي ب فقط هم محدود به آقاي رئيس جمهور نبود و به خيلي چيزها پرداخت، مثلا بحث شبه علم، يا آموزش ديني كه جزو پست هاي مورد علاقه من است.
3- اما آقاي ب كم كم عوض شد. مثل خيلي چيزهاي ديگر. آقاي ب اولي كه بوجود آمد، شوخ طبع بود و سر حال. بعد كم كم تلخ شد، تند شد و بد اخلاق. نمي توانم كتمان كنم كه من هم اين سالها تلخ تر و تند تر شده ام، اما هنوز هم فكر مي كنم كه در مقايسه با آقاي ب، قابل تحمل تر و قابل معاشرت تر هستم.
4- چند باري در اين مدت اخير سعي كردم كه "آقاي ب بودن" را كنار بگذارم. وبلاگ شخصي تري داشته باشم براي آدمهاي محدودتر. مي دانم كه يك وبلاگ شخصي، توان جذب مخاطب كمتري دارد، اما حقيقتش را بگويم، مخاطبين انگشت شماري هستند كه واقعا دلم مي خواهد وبلاگم را بخوانند.
5- آقاي ب خيلي بيشتر از چيزي كه فكر مي كردم عمر كرد. خيلي بيشتر از صيدا و تات، بيشتر از مروه و ليث، بيشتر از خانواده سماواتي، و بيشتر از اردشير تيرداد. هيچكدام اينها را دور نريخته ام، هنوز هم گاهي سر و كله شان يك جاهايي پيدا مي شود. آقاي ب هنوز هم اينجا خواهد بود، اما نه به عنوان شخصيت اصلي.
6- آقاي ب بودن، ساده بود. يك تيپ مشخص كه نوشتن از زبانش خيلي ساده بود. سخت است كه باز خودم باشم، با همه پراكندگي هاي افكارم. و تقريبا مطمئنم كه وبلاگ من بعد از اين، كمتر خواندني خواهد بود.

Labels:




Comments:
من ترجیح می‌دادم بخشهای دیگه‌ای از تو رو هم اینجا ببینیم حالا یا به اسم شخصیتهای جدید یا به اسم خودت.
 
خيلي جالبه كه هر كاري كه انجام ميديم خودش دوباره روي خودمون اثر ميزاره و به همين دليل آقاي ب عوض شده چون نميشه اين همه مشكل رو ديد و بيان كرد اما عوض نشد
اما بنظر من آقاي ب و ديگر شخصيتهاي احتمالي با ارزش هستند و بايد حرفهايشان را بزنند
 
I love Aghaay B. And I enjoy to read him.
 
Post a Comment

........................................................................................

Home