BOLTS




Sunday, October 26, 2008

٭
كوكوي دو شب مانده آقاي نامجو
(يا چه كسي گل گلدون خانم غانم را شكست)
0(يا چيزي كه دلقك آقاي ديلان به دزدشان گفت)0
-----------------------------------------
يكم. آقاي ب مي خواهد از اين پست سيستم شماره گذاري اش را عوض كند. بجاي 1 مي خواهد بنويسد يكم و بعد آنرا بولد كند.
دوم. آقاي ب بايد قبل از هر چيز تكليف خودش و شما را روشن كند: آقاي ب از آقاي نامجو خوشش مي آيد. اين حرف يه معني اين نيست كه فكر مي كند كه همه آهنگهاي آقاي نامجو خوب است، آقاي ب فكر مي كند كه بعضي از آهنگهاي آقاي نامجو خوب است و بعضي ديگرشان هم تجربيات خيلي جالبي هستند.
سوم. چيزي كه نظر بسياري از طرفداران آقاي نامجو را گرفته است،ترانه هاي متفاوت ايشان است تا تجربيات موسيقايي شان. عبارت عشق پانزده سانتي خيلي بيشتر از چهچه زدن روي صداي گيتار برقي در ياد ما مانده است.
چهارم. و از قضا همين ترانه ها موضوع صحبت آقاي ب هستند.
پنجم. آقاي ب كه نوجوان بود، طرفدار پر و پا قرص پينك فلويد بود. بعد تر آيرون ميدن ، امگا و جين را كشف كرد و آخر از همه باب ديلان را. وقتي از آقاي ب نوجوان مي پرسيديد كه چرا اينها را دوست دارد مي گفت بخاطر "اشعار"شان.
ششم. آقاي ب دفتر سياه كوچكي داشت كه جمله ها و عباراتي را كه از اين آهنگها دوست داشت در آنها مي نوشت. جمله هايي كه هنوز هم بسياري شان در ياد آقاي ب هست و هنوز هم گاه گاه با خودش زمزمه مي كند.مثل آن "There must be some way out of here" اي كه دلقك آقاي ديلان به دزدشان مي گفت.
هفتم. اين آهنگ را آقاي ب آخر روي ب نواري داشت كه روي الف اش كنسرت زنده اي بود از يو تو. روي ب اين نوار ملقمه اي بود از چيزهاي مختلفي كه آقاي ب تا سالها خيال مي كرد كه باز هم از يو تو هستند و به همين خاطر آنها را هم مي پرستيد. آقاي ب بعدها فهميد كه روي ب نوار ملقمه اي بوده از امگا، جين و باب ديلان. آقاي ب مطمئن است كه آن آهنگ All along the watch tower اي كه در اين نوار بود، حتما به صداي خود باب ديلان نبود، اما اينكه به صداي چه كسي بود، هنوز هم نمي داند.
هشتم. نوارهاي سوني آبي رنگ كه بعدتر ها با نوارهاي بي رنگ ماكسل تكميل شد، گنجينه بزرگ آقاي ب بود. آن سالها، سخت بود پيدا كردن آثار خاص موسيقي. براي آقاي ب، پيدا كردن Piper at the gates of down سخت تر از پيدا كردن نسخه اصل كارهاي پيكاسو بود.
نهم. آقاي ب بعدتر ها كه بزرگ شد، "شعر" انگليسي هم خواند و بعد فهميد كه نسبت ترانه هاي پينك فلويد به اشعار ادبي انگليسي مثل نسبت ترانه هاي ابي است به اشعار حافظ. بعد از اين با دقت بيشتري كلمات "ترانه" و "شعر" را بكار برد.
دهم. يكي از چيزهايي كه ترانه را از شعر جدا مي كند، اين است كه ترانه خيلي وقتها فاقد ساختار درست و حسابي است. يك شعر در تماميت خود انسجام دارد اما ترانه مي تواند از مجموعه اي جمله بي ربط به هم تشكيل شده باشد. فقط كافي است كه اين جمله هاي بي ربط در يك فضاي حسي و با يك ريتم باشند. مثلا در همين ترانه معروف "گل گلدون"، يكبار اگر متن اين ترانه را بخوانيد متوجه مي شويد كه الحق نصف اين جمله ها بي معني هستند
يازدهم. آن سالهايي كه آقاي ب به هزار زحمت و از هزار سوراخ يك كاست جديد پيدا مي كرد، اينترنت هنوز نبود، بعدها هم كه آمد، ترمينالهاي سبز و سياه دانشگاه بود. قبل از Http، فقط gopher بود و ftp لعنتي. بايد آدرس سايت را مي داشتي، بعد دايركتوري فايل مي گرفتي و اگر چيزي كه مي خواستي بود، مي گرفتيش. گاهي گرفتن متن يك آهنگ يك ساعت طول مي كشيد. دانلود كردن آهنگ كه اصلا حتي در روياهاي ما هم نبود.
دوازدهم. آقاي ب عاشق انسجام منطقي است. عاشق ساختار اثر هنري است. عاشق نظم و دقت در توليد اثر هنري است. براي همين هم گاف هاي اثر هنري بدجوري توي ذوقش مي زند. خارج شدن اثر از انسجام منطقي هم به همچنين. اصلا بخاطر همين گافها و عدم انسجامها است كه بعضي نويسنده ها از چشم آقاي ب افتاده اند، مثلا صادق هدايت كه اگر وق وق ساهاب اش نبود آقاي ب كلا اسمش را هم نمي آورد.
سيزدهم. آقاي ب به اوضاع دنيا و از همه بدتر اوضاع مملت نگاه مي كند و مي گويد:
There must be some way out of here.
و به ميمنت عدد سيزده اين پست را تمام مي كند.

Labels:




Comments:
سیزدهم+یک. آقای ب هیچ اشاره ای به نامه ی معذرت خواهی محسن نامجو نمی کند. چون لزومی نمی بیند.
 
salam, ba'd az moddat haaye madid, goftam ye sari be webloget bezanam bebinam chetori. va khob be nazar zamane jalebi sar zadam ke in poste akharet kheili az khaterate ajibe gozashta ro baram zende kard. jane, Omega, Eloy, lyrics haaye kazaee baa ftp. Otagh terminal ghable inke dastgaahaaye VAX/VMS biaad too daneshkadehaa, irc, telnet...rasti ghable oon navar Sony aabia, Sony ghermezaa boodan CHF aa :) zamane ziaadi gozashte amma man hanooz bazi az oon ahangaa ro goosh midam. Chand vaght pish hodoode ye maah roozi 7-8 baar "saucerful of secret" version e Pompei ro goosh mikardam va hanooz zibast chon fekr konam vaghean zibaa baashe! dar morede lyricsaa bahat 100% movafegham, amma khob, oon trip haa ham ye jooraaye mode roshanfekr namayaneye rooz bood dige. movaffagh bashi :)
 
یعنی شما جدی جدی "اشعار" ایرون میدن را دوست داشتید؟
من یکی دو تا آلبومشان را گوش کردم اما یادم می آید دقیقاً به خاطر همین اشعارشان هیچوقا باهاشون ارتباط برقرار نکردم

در مورد آهنگ "واچ تاور"، شاید اون آهنگی که گوش می کردید مال جیمی هندریکس بوده
 
آخ آخ اسم اون نوار ها رو آوردی کلی نوستالژیمان قلمبه شد. تازه قبل تر از اونها سونی قرمز و مکسل آبی هم بود. وقتی نوار اریژینال می رسید چه کیفی می داد که از روش کپی کنی و بعد هم با لتراست ها اسم و عنوان می نوشتیم و چه حالی می کردیم. در مورد نامجو هم موافقم. هرچند که من بیشتر کارهاش رو دوست دارم. ولی ترانه هاش بیشتر ماندگاره تا موسیقی. و البته نحوه اجرای ترانه اش هم مهمه در این حس.
 
این پست آقای ب بیشتر از اینکه مطلبی در باب ترانه و شعر باشه حس نوستالژی روزهای نوجوانی رو داشت. حداقل برای من.
 
gopher!!
 
از شما چه پنهان كه ما نيز كمي تا قسمتي برخي از ترانه هاي ايشان را.. بله!
و اما در مورد اينترنت كه نبود و موبايل كه نبود و هزار چيز ديگر كه نبود و از همه بدتر اين دفترچه هاي خوشگل با جلدهاي مكش مرگ ما كه نبود بايد يك پست اساسي نوشت.. شايد شما هم يادتان باشد آن دفترچه هاي 60 برگ با كاغذهاي كاهي كه اول سال به دانش آموزان مي دادند چونكه تحريم بود و حتي كاغذ هم نبود ! و پشتش نوشته بود "تعليم و تعلم عبادت است"! كه ميشد بنويسد "آموزش و پرورش كاري نيكوست"... بماند حالا. و چه خوب بود با اينهمه آن روزگار بخصوص از اين بابت كه موبايل نبود كه دائم همراهت باشد بدون هيچ احساسي.. دستكم ياد ما مي آيد كه آنوقتها "مجنون" هفته اي يكبار صبح دوشنبه ساعت 10 به ما زنگ مي زد و كلي حال مي كرديم بعد اين موبايل "گوربگور" شده اختراع شد و از صبح تا شب بيخ گوش ما زنگ زد و حال كه نكرديم هيچ! چقدر هم باعث دعوا و مرافعه شد
 
آقاي ب جان.
من هم مثل شما شعر را خيلي دوست دارم و انسجام آثار هنري را و همچنين نامجو را بسيار بسيار ... هم تجربه هاي موسيقيايش را هم ترانه هاي عجيب غريبش را كه تويشان سشوار دارد!!! در ضمن به كلكسيون علاقه مندي هاي اينجانب يك چيز ديگر اضافه شد:
آقاي ب !!!!
 
من از محسن نامجو متنفرم چون فقط داره تقليد ميكنه.. در صورتي كه تمام شهرت صاحبان سبك فقط و فقط بخاطر ابداع و خلاقيتيه كه داشتن و دارن..ما هم بعد از سالها حال كردن با MARK KNOPFLER(dire straits),SCORPIONS,IRON MAIDEN,SMOKIE,QUEEN,Super tramp,Nirvana,Leonard Cohen,Pink,Bob,Slayer,sepultura,panthera,va,,,, ميتونستيم مثله اين نامجو الكي الكي خواننده و نوازنده بشيم.. چون هيچ هنري لازم نداشتيم غير از اين كه تقليد كار خوبي باشيم كه نامجو هم تقليد كاره ماهريه!!! به قول شاعر كه ميگه : تقليد كاره ميمونه..ميمون جزء حييييييييووووووونه !!!
 
اگه امثال mark knopfler,ozzy,jane,scorpions,iron maiden,eloy,smokie,queen,cohen,bob,nirvana,joe satriani,va ... تقليد كار بودن به هيچ جا نمي رسيدن..نامجو بايد اينو بفهمه.. هرجند نرود ميخ آهني در سنگ... راستي اون موقع كه نوار سوني و مكسل جمع مي كردم فقط 8 سالم بود...به هيچ كس هم آرشيومو نميدادم..هنوزم دارمشون..ولي خوب از وقتي اينترنتو سي دي اومد امثال نامجو هم به اين سبكها دسترسي پيدا كردن و نيومده خواستن تا تهش برن...
 
در ضمن commente منو بذاريد.. چون ما حق داريم آزادانه نظرمون رو بديم.. و اينكه من نامجو رو قبول ندارم نظر منه.. ميتونم بگم.. ‍‍[-(
 
Post a Comment

........................................................................................

Home