BOLTS




Wednesday, September 10, 2008

٭

آقاي ب نمي داند بخندد، گريه كند، زوزه بكشد يا دوبامبي توي سر خودش بزند

------------------------------------------------------------------

منبع : سايت تابناك

به دستور مديران راه و ترابري استان کرمان و معاونت راهسازي اين اداره کل، ورود ارباب رجوع زن به اين اداره ممنوع شد.

به گزارش خبرنگار «تابناک» به نقل از يک سايت محلي، زنان ارباب رجوعي که در مورخ 13/6/87 به ساختمان معاونت راهسازي يکي از ادارات دولتي استان کرمان مراجعه کردند، با صحنه‌اي دور از انتظار روبه‌رو شدند؛ نگهبانان اين اداره کل، بنا بر دستور، از ورود اين زنان که عمدتا نمايندگان شرکت‌هاي پيمانکاري و مهندسان مشاور طرف قرارداد اين اداره هستند، به ساختمان معاونت راهسازي جلوگيري کردند.

اين عده در پاسخ به اعتراض‌هاي خود، اين پاسخ را دريافت کردند که: «از اين به بعد، بايد همه نمايندگان شرکت‌هاي پيمانکاري و مهندسان مشاور، مرد باشند و ديگر به زنان اجازه ورود به اين اداره کل و پيگيري کارهايشان داده نخواهد شد.»

يک روز بعد، يعني در تاريخ 14/6/87 تعدادي از زنان يادشده با نوشتن نامه‌اي به مدير کل اداره مذکور به اين موضوع اعتراض کرده و خواستار آن شدند که وضعيت به حالت سابق برگردد و يا مجاز نبودن ورود بانوان به اين اداره کل به صورت کتبي به شرکت‌هاي متبوعشان اعلام شود. البته تاکنون پاسخي به اين نامه داده نشده است و مسئولان آن اداره کل، از دادن دستور کتبي در اين باره سر باز مي‌زنند.

گفتني است، به رغم گذشت چندين روز از آغاز اين ماجرا، هنوز هم دبيرخانه اين اداره، هيچ نامه‌اي از ارباب رجوع‌هاي زن تحويل نمي‌گيرد و پاسخ هيچ نامه‌اي را هم به آنها نمي‌دهد، در حالي که مردان به راحتي و همچون سابق به مراجعات خود و پيگيري کارهايشان ادامه مي‌دهند.

Labels:




Comments:
واقعاً؟ چه وضعي.. آدم ميماند چي بگويد.. راستي چه جالب بود نوشتن قصه اي از دريچه ي چشم ديو... موافقم هميشه اگر از دريچه ي چشم ديگران نگاه كنيم همه چيز متفاوت است ولي اينرا نمي دانم كه اصولاً لازم است خود را مجبور كنيم از دريچه ي چشم كسي نگاه كنيم يا نه.. چون فكر مي كنم در هر حال باز هم جز خودمان كسي را در حقيقت درك نتوانيم بكنيم
 
نه! نه ! نه نه نه نه نه !!! باورم نمیشه؛ هیچ جور باورم نمیشه... ؛
 
نه كه حرفي نباشه آدم بزنه
بلكه انقدر حرف هست نمي دوني كدوم رو بگي
 
ب جان شما همان بخندي بهتر است فكر نميكنم اينجور كارها ديگر براي ما تازگي داشته باشد
 
امشب شب یازده سپتامبره، پیشنهاد می کنم به جای کارهایی که گفتی یه عملیات انتحاری ترتیب بده؛ دوبامبی!! برو تو ویرانه های برج دوقلو. بهتر نیست؟
 
پوشیدن رنگ سفید هم گویا چند وقت پیش در کرمان ممنوع شده بود. طالبان راهت ادامه دارد.
 
Talibanism is coming slowly!
 
اون موقع حال نداشتم حالا نظرم رو می گذارم در مورد احترام به عقاید مذهبی
می دونید فرقش چیه چون اون اعتقادات برای اونها مهم و ارزشه اما برای شما نه. مثلا حجاب داشتن برای اونها ارزشه اما برای کسی که نداره نداشتنش ارزش نیست اینه دلیل اون احترام گرچه در مورد حجابش خیلی ادای احترام نیست.بابا از شماو انسانیتتون بعیده این عناد
 
ما هم در وضعیتی شبیه سه راهی شما گیر کرده ایم
 
Post a Comment

........................................................................................

Home