BOLTS




Tuesday, January 02, 2007

٭
ماشین حساب آقای ب و طناب دار
----------------------------------
1-نمی دانید چه صحنه دردناکی بود.
آقای ب امروز که وارد اتاق کارش شد، دید که ماشین حسابش خود را با طناب از سقف دار زده است.
زیر پای ماشین حساب آقای ب یک روزنامه افتاده بود.
تیتر روزنامه این بود :

احمدی نژاد : ظرفیت اداره 300 میلیون نفر را داریم.

2- تیتر دوم روزنامه هم بود :تامین 84 درصد متمم بودجه از ذخیره ارزی.
کل این متمم بودجه ( که قبلا ها اسمش بود متمم بودجه عمرانی) مبلغش حدود 3000 میلیارد تومان است.
همانطور که می دانید در زمان تصویب بودجه ، دولت از مجلس قول گرفت که تا شهریور تمام بودجه عمرانی را خرج کند و آنوقت متمم بودجه عمرانی بیاورد.
البته همین الساعه که خدمت شما در ماه دهم هستیم، هنوز بیش از بیست درصد بودجه عمرانی دولت خرج نشده است و در نتیجه دولت اصولا از بودجه عمرانی عقب هم هست.
نقطه شیرین ماجرا آن است که از این 3000 میلیارد تومان، 1500 میلیارد تومانش بودجه جاری است.

در مورد بودجه عمرانی، دولت می تواند بگوید که خیلی خوب و سریع کار کرده و بودجه را سریع خرج کرده است.
اما در مورد بودجه جاری چه می خواهد بگوید : حقوق ها را پیش پیش داده ؟
بودجه جاری که تکلیفش روشن است. نه سریعتر از موعد خرج می شود ، نه دیرتر از موعد. نکته ابهامی هم در آن نیست که مثلا اول سال مشخص نباشد و آخر سال مشخص شود. حقوق و مخارج عادی سازمانهای دولتی است.
حقوق که اضافه نشده، مخارج هم که به تاکید همین دولت به دلیل کاهش تورم نباید اضافه شده باشد. پس این 1500 میلیارد تومان را دولت می خواهد چکار ؟

3- ماشین حساب آقای ب از همان بالای دار هم خوب کار می کند :
ماشین حساب آقای ب می گوید هر پل در ایران یک تا دو میلیارد تومان خرج دارد.
هر خط مترو هم هزار تا دو هزار میلیارد تومان خرج دارد.
با این هزار و پانصد میلیارد تومان بودجه متمم عمرانی میشوند هزار تا پل ساخت. یا یک خط مترو با تمام تجهیزات و قطارهای مربوطه .

ما اگر تا آخر امسال از این هزار تا پل یکی اش را هم ببینیم کلاهمان را می اندازیم تا نزدیکی بارگاه آقای سر هرمس مارانای کبیر.

4- این آقای اسفندیار رحیم مشایی هم آدم باحالی است ها، ما این دفعه سفر برویم ایشان را با خودمان می بریم.
راستش آقای ب این همه که دور دنیا گشته است ، تا بحال دیسکوتک نرفته است. ایشان معمولا به شکلی خستگی ناپذیر در حال بازدید از انواع موزه ها و نقاط دیدنی است.
آقای ب از آقای رحیم مشایی دعوت می کند تا این سفر را در خدمت ایشان باشند بلکه آدرس یکی دو تا دیسکو را در دنیا از ایشان یاد بگیرد.



Comments:
اولاً كه مرسي ولي من با اين فسقله اگر از اين صبوري‌ها بكنم كه دست و پاي شكسته بچه هم به مشكلاتم اضافه مي‌شه در مورد اون ستون روزنامه تو پست قبليت هم به نظر من يه كتاب الكترونيكي بنويس و ما براي همديگه مي‌فرستيمش به قول خانوم شين با اسم مستعار و مطمئن باش كه به سمع و نظر اون الاغ هم خواهد رسيد! شايد كه فرجي بشه.به خانوم شين هم سلام برسون.در ضمن شرمنده من يه راننده تاكسي قلچماق! رو با تو عوضي گرفتم. آخه خانوم شين توش بود!س
 
این قضیه ماشین حسابت هم خیلی بی مزه شده دیگه. فکر کردی بقیه این حساب کتابا حالیشون نیست و فقط تو بلدی این چیزا رو حساب کنی؟ نه عزیز من بقیه هم به این عددا می خندن ولی مثل تو بیکار نیستن بیان تو وبلاگ در موردشون چرند بنویسن
 
آقای ب جسارتن این جنایات و مکافات چطور بود حالا؟ ما ولی کمی مردیم از حسودی و کنجکاوی !
 
خانم فرنایس : والله راستش آقای ب تئاتر نمی رود، وقتی هم که می رود، شنبه می رود ! به همین دلیل، آقای ب در کمال خنگی، روز شنبه دست زنش را گرفت و رفت تئاتر و به در بسته خورد. انشالله این هفته یک روز غیر از شنبه می رویم و آنوقت برایتان تعریف می کنیم.

آقایا خانم انانیموس : پسر ( یا دختر)م من که نه نیروی انتظامی دارم، نه دادگاه نه زندان، از چه چیزی می ترسی که بی نام می نویسی ؟
اینکه چند درصد از بقیه هم این حسابها حالیشان هست را من نمی دانم. اما مطمئنم که درصد زیادی نیست. وگرنه نمی شد به این راحتی این اعداد چرند را اعلام کرد و در هر شهری هم هورا شنید.
ماشین حساب آقای ب یک رسالت دارد : اینکه نشان دهد که اهمیت صحبت و عمل کارشناسی چقدر زیاد است و چقدر به سادگی ممکن است کسی به ورطه خزعبل گویی بیفتد.
مثلا : در سفر ایلام جناب رئیس جمهور اعلام شد که 450000 نامه به ایشان داده شد.
فرض کنید که خواندن هر نامه، تشخیص مشکل و ارجاع آن به دستگاه مربوطه فقط 10 دقیقه طول بکشد.
به این ترتیب 4500000 دقیقه وقت برای رسیدگی به این نامه ها لازم است. آقای رئیس جمهور تقریبا هر دو هفته یکبار به سفر استانی می روند، پس باید قبل از رفتن به سفر استانی جدید و دریافت نامه های جدید، به این نامه ها رسیدگی شده باشد.
به این ترتیب 12 روز کاری برای رسیدگی به این نامه وقت داریم. هر روز کاری را 8 ساعت کار مفید فرض کنیم، با بیست دقیقه هم اضافه کار جهت روند شدن، 500 دقیقه در هر روز وقت داریم و 6000 دقیقه در این فاصله دو هفته ای.
بنابر این به 4500000/6000 =750 نفر کارمند تمام وقت نیاز داریم که فقط کارشان خواندن نامه باشد.
اگر همه یان کارمندان هم حداقل حقوق را که 200000 تومان باشد دریافت کنند، ماهی یکصد و پنجاه میلیون تومان فقط صرف حقوق کارمندان نامه خوان می شود.
به نظر شما قبل از اینکه این محاسبه را بخوانید هم، مسئله عرایضی که رئیس جمهور نوشته می شود، همینقدر چرند می آمد ؟
خاصیت ماشین حساب آقای ب همینجاست که چرند بودن حرفهای ساده ای را که هر روز می شنویم، با دقت کافی نشان می دهد.
آرزوی من است که افراد بیشتری هم با هر حرفی که می نوند، عقل حسابگرشان به کار بیفتد و مطمئن باشید که اگر این وضعیت پیش بیاید، حال و روز همه مان بهتر از اینی خواهد شد که هست.

اما در مورد این ماشین حساب، نیما، انتقاد جالبتری دارد : می گوید که باید ماشین حساب ، خطایابی هم بشود و دقت محاسباتش دیده شود.
صحبت نیما کاملا علمی است : دقت محاسباتی که ماشین حساب آقای ب انجام می دهد و دقت فرضیاتش جای بحث دارد.
اما هدف ماشین حساب آقای ب این نیست که حتما محاسبات کاملا دقیقی ارائه دهد. فقط هدفش این است که ابعاد موضوع را مشخص کند. در مثالی که بالا دیدید، مهم نیست که حتما 750 نفر کارمند لازم باشند یا 650 نفر. مهم ابعاد چرندی ماجراست.
 
Post a Comment

........................................................................................

Home