BOLTS




Friday, December 01, 2006

٭
1- مدرس را بالا می آیم. منظره کوه است شاید که دیده نمی شود. یا شاید هم برف است که بالاخره می آید. دلم می خواهد چیزی بنویسم.
آقای ب کنار من نشسته است. هیچ چیزی نمی گوید. نیم ساعت بیشتر است که چیزی نمی گوید. این برای یک نفر آقای ب خیلی عجیب است. آقای ب معمولا بیشتر از 5 دقیقه ساکت نمی ماند.
شاید تقصیر من است که ماشین حسابش را گرفته ام. برای حساب کردن لنگر خمشی تیر یا بار رلرله خاک پشت دیوار یا چیزی در همین مایه ها لازمش داشته ام. آقای ب هم رفته است توی لب و بی ماشسن حسابش اصلا حاضر نیست حرف بزند.
بلکه قهر هم کرده باشد.

2-
در آغاز
تنها ماه بود
و ماه رنگ صورت ترا داشت

3-
در آغاز
تنها واژه بود
و واژه طنین صدای ترا داشت.

4- حقیقتش را بگویم: ایده اتود دو صدایی بعدی را از جناب بارون اندرو لوید وبر کبیر گرفته ام. از آهنگ phantom of the opera.
یک چیزی خواهد شد مثل این :

........در آغاز..........
تنها ماه بود../..تنها صدا بود
و ماه رنگ صورت ترا داشت ../.. و واژه طنین صدای ترا داشت

بعد چند خطی که هنوز نمی دانم چیست و بعد
.......این پیمان ما باشد.......
من صدای تو خواهم بود در سکوت../..
../.. و من صورت تو در بی چهرگی

و بار بقیه اش را نمی دانم چیست.

5- آقای ب نمی تواند سکوتش را ادامه دهد. زیر لبی چیزی می گوید. اما انقدر بلند که مطمئن باشد که من می شنوم.
می گوید :
برای هر مسئله پیچیده راه حل ساده ای وجود دارد.
که اغلب نادرست است.



Comments:
پس چرا من شنیده بودم در آغاز فقط کلمه بود!


آقای ب دوستان اشنایان پادرمیونی کنند ماشین حساب رو پس نمیدین!؟

البت که آقای ب بی ماشین حساب شاعر وتلخ میشوند!
 
چقدر از خوندن این متن آشنا؛ شعر/یا به قول خودت اتود دو صدایی خوشحال شدم... انگار برگشتم به سالها پیش و خاطره خوندن اتودهای زیبای آقای ب برای شین دوست داشتنی ش زنده شد. با ماه، واژه ، صدا و طنین... چه آشنا...
ممنون که ماشین حساب رو یک مدتی توقیف کردی...!
 
Post a Comment

........................................................................................

Home