BOLTS




Thursday, May 25, 2006

٭

آقای ب در مورد همه مسایل ریز و درشت جهان حرف می زند
-----------------------------------------------------
1- آقای ب یک خاصیتی دارد که معمولا وقتی که چیزی را در وبلاگش می نویسد، اولش می داند که آخرش می خواد چه بگوید. اما اینبار از دستش در رفته است و دارد فی البداهه می نویسد و در نتیجه حتی از بارگاه ملکوتی جناب مارانا هم آخر این نوشته معلوم نیست که چه می شود.

2- آقای ب بدلیل اینکه خودش هم چند درصدی ( که درست نمی داند 12.5 درصد است یا 6.25 درصد ) به بلاد آذربایجان تعلق دارد، به خودش اجازه می دهد که در این زمینه اظهار نظر کند
اول از همه این از کاریکاتور مورد نظر :
( که البته آنرا بالای صفحه می بینید چون آقای ب هنوز بلد نیست که عکس را در وسط متن بیاورد)

خداییش به نظر شما این کاریکاتور این همه شلوغ بازی داشت ؟
یعنی اگر آقای سوسک به جای "نه مه نه " گفته بود " چی " باید شیراز شلوغ می شد؟ یا اگر گفته بود " what " باید انگلیس و آمریکا و استرالیا و کانادا و آفریقای جنوبی همزمان به ایران حمله اتمی می کردند ؟

3- آقای نبوی قشنگ نوشته :
به نظر می رسد هر اتفاقی می تواند در عرض چند روز تبدیل به بحران ملی شود. لابد دنبال دلیل می گردید. دلیلش خیلی ساده است. عکس نمایندگان مجلس و اعضای کابینه و قضات و مدیران قوه قضائیه را بچسبانید روی دیوار یک اتاق، اگر آن اتاق در عرض دو دقیقه منفجر نشد، ان وقت دنبال دلیل دیگری بگردید. و اگر می خواهید ببینید با وجود این همه شازده خوش تیپ که عامل بحران کشور هستند، چرا این اعتراضات معمولا در ایران به نتیجه نمی رسد، می توانید عکس رهبران مخالفین حکومت را ببینید تا دلیل بی نتیجه بودن اعتراضات را پیدا کنید

4- خانم کوکا لایت بحثی باز کرده درباره جواد شدن وبلاگها و کامنت ها که از آن می گذریم و می رسیم به بحثی که خانم درخت کوچک باز کرده درباره تنهایی.
منظورم آن نیاز به تنهایی است که در عین با هم بودن پیش می آید.
برای آقای ب زیاد پیش می آید که احساس کند که نیاز دارد چند ساعتی را تنها برای خودش بگذراند. اما این احساس چند ثانیه بیشتر طول نمی کشد چرا که حساب که می کند می بیند که با همسر دلبندش خیلی بیشتر به او خوش می گذرد. در حقیقت این مسئله با آموختن یک نکته ساده در زندگی مشترک حل می شود : اینکه قبول کنید که دیگری هم برای خودش حوزه شخصی ای دارد که حق دارد از آن صحبت نکند و اگر هم احیانا صحبتی کرد، حق دارد که شما فقط گوش بدهید و هیچ پاسخی ندهید، نه تایید کنید ، نه رد کنید، نه حتی یک "خب" کوچک بگویید. بگذارید دلبندتان حرف بزند. همین و بس.

5- پدر ما دوست خوب قدیمی ای دارد که این دوست خوب قدیمی دختر و دامادی دارد که این دختر و دامادش از دوستان خوب قدیمی ما هستند. یک چیزی در مایه های دوست من دوست داره با دوست تو که دوست داره و الی آخر.
این دوست خوب قدیمی پدر ما نه فقط بسیار متشخص و بسیار دوست داشتنی است، بلکه بسیار هم به تکنولوژی علاقه دارد و از جمله اینکه برای ما زیاد ایمیل فوروارد می کند.
امروز ایمیلی فرستاده بود که عنوانش بود "زندگی" و فایلی هم پیوست ایمیل بود.

فایل خالی بود.

آقای ب می داند که این اتفاق به صورت کاملا ناخودآگاه افتاده و احتمالا دوست خوب پدر ایشان تصمیم داشته که چیزی در فایل Attach شده باشداما حقیقتا این فایل را به صورت خالی اش بیشتر دوست دارد.
به نظرش فلسفی تر می آید.

6- آقای ب چند روز پیش با یکی از بی نظیر ترین اتفاقات زندگی حرفه ای اش روبرو شد :
ایشان پروژه ای دارد که بسیار از نظر زمانی تحت فشار است. ایشان از روی خوشقلبی قبل از اینکه قراردادش حاضر شود و پیش پرداختی بگیرد کار را شروع کرده است. با فشار آقای کارفرما خیلی سریع طرح حفاظت گود را هم تحویل داده است با تمام نقشه ها و محاسباتش. برای این امر هم لااقل سه بار در دفتر کارفرما جلسه داشته است و در این مدت هم تقریبا هر روز آقای کارفرما دو بار به او تلفن می زده که طرح حفاظت گود ما چه شد.
بعد از اینکه تمام مدارک را تحویل داده است ، آقای کارفرما گفته است که ما اصلا طرح حفاظت گود نمی خواستیم و پول هم بابتش نمی دهیم. و این البته در حالی است که در حال اجرای همان طرح اقای ب برای حفاظت گود می باشد.
آقای ب به همین دلیل دلش می خواهد که جهان آخرت وجود داشته باشد تا بتواند حق اش را از آقایان کارفرماهای محترم بگیرد.

7- آقای ب نفرین می کند : الهی ذلیل شود هر کارفرمایی که پول ما را نمی دهد. الهی به زمین گرم بخورد. الی جز جیگر بگیرد. الهی پیانو از آسمان روی سرش بیفتد. الهی از داروخانه دولت خرید پیشگیرانه انجام بدهد ( که این امر را آقای الف و آقای مارانا ماجرایش را بهتر می دانند اما جهت اطلاع عرض کنم که اگر نمی خواهید شب و روزتان به ترکیبی از شیرخشک و پوشک و دندان در آوردن و فتوبلاگ بگذرد، از حوالی داروخانه دولت رد نشوید تا مثل ما زندگی آرامی داشته باشید.)

8- کارتون ساوت پارک فصول 6 الی 9 در دسترس قرار گرفت . اگر دیدید دو سه ماهی از ما خبری نشد بدانید در معیت همسر دلبندمان همه کار و زندگی را ول کرده ایم و کارتون می بینیم.



Comments:
برادر آخه اینم دعا بود کردی شمام؟
اومدیم و خدا خواست یه آرزو از شما مستجاب کنه صاف اومد و همینو برآورده کرد!!!! اونوقت کی میخواد تکلیف این همه گناه که ما مرتکب شدیمو بده دادا؟
دوستان من فک کنم وظیفه انسانی و ملی و میهنیه هم ماهاست که جمع شیم و پول نادر و بدیم بلکه از این آرزوش دس برداره
 
اين همه مطلب متنوع نوشتي فكر ما رو نكردي چجوري جواب بديم؟‌
بند2
اين كاريكاتور كه بنظر من مشكلي نداشت و به هر حال بايد يك چيزي مي نوشتن ديگه. كه معني چي بدهد اما زمان نفر اول نباشد
اما اين كاريكاتور احتمالا بهانه اي براي شروع آتش بوده كه دلايل آن ميتواند بي شمار باشد
بند4
معتقدم كه در زندگي هر كس بايد زمانهايي رو داشته باشه كه بتونه تنها باشه يا خلوت كنه
اين يك لحظه توقف و جدا از زندگي مشترك مي تونه براي زندگي مشترك خيلي مفيد باشه
بند6
با كارفرمايانت همانند كارفرمايان رفتار كن
 
namana? belakhara san galdi shoomalon ya yokh?
 
Post a Comment

........................................................................................

Home