BOLTS |
Subscribe to صفحه اصلی
|
Saturday, March 11, 2006
٭
........................................................................................آقای ب برای قصر صادق هدایت در بهشت آجری از طلا می فرستد ------------------------------------------ آقای ب پیش از اینها از ارادتمندان آقای هدایت بود. هرچه آقای هدایت نوشته بود را با ولع بی پایان می خواند. و به نظرش می آمد که آقای هدایت از بهترین نویسندگانی است که می شناسد. آقای ب شش هفت سالی می شود که دیگر اینطور فکر نمی کند. ماجرا هم از اینجا ناشی شد که در آن زمانها که آقای ب نقد می نوشت، یکبار تصمیم گرفت که بوف کور را با همان دقتی بخواند که آثاری را که نقد می کرد می خواند و همانقدر هنگام خواندن آن یادداشت بردارد. بعد از این بود که آقای ب به نظرش آمد که بوف کور آنقدر ها هم کتاب خوبی نیست و بعضی جاها را هم آقای نویسنده حواسش نبوده که چند صفحه پیشترش چه ها گفته یا کجا بوده. این قضیه خیلی آقای ب را ناراحت کرد و شروع کرد به خواندن دقیق بقیه آثاری که دم دست داشت و از این ایرادها در آنها زیاد دید و بعد آقای هدایت از چشمش افتاد. آقای ب به آقای هدایت گفت : هدایت تو هم ؟ و منظورش از این حرف این بود که اینکار آقای هدایت مثل خنجری بود که بروتوس به سزار زد. اما بعضی از آثار هدایت هیچوقت از چشم آقای ب نیفتاد و همیشه به عنوان نگین درخشان کتابخانه اش درست در جمع کتابهایی که افتخار اینرا یافته اند که بالای سر آقای ب در اتاق خوابش باشند باقی ماتدند. مثل حاجی آقا و وق وق صاحاب. آقای ب کاملا معتقد است که وق وق صاحاب یکی از بهترین نمونه های طنز این زبان است و عمق استعداد آقای هدایت را می رساند. آقای ب امروز صبح که بیدار شد، اصلا حال رفتن به سر کار نداشت. وق وق صاحاب را برداشت و چند صفحه ای خواند و حالش خوش شد. آقای ب گفت : الهم صل علی محمد و آل محمد. و گفت : ثواب این صلوات برسد به روح آقای هدایت. آقای ب می داند که هر صلواتی که برای مرده فرستاده شود بصورت آجری از طلا در قصر آن مرحوم در بهشت در می آید. آقای ب برای اینکه آجرش به آدرس اشتباه نرود گفت : آقای فرشته اشتباه نرو، آدرسش اینجاست : پاریس، پرلاشز. بالای پله ها، وسط شمشادها، آن قبری که رویش یک هرم گرانیتی است. آقای ب به این دلیل آدرس را با توضیحات دقیق گفت که می دانست حتما آقای فرشته کلی مجبور است دنبال قبر آقای هدایت بگردد چرا که خود آقای ب با وجود هوش ذاتی اش و توانایی ماورای انسانی اش در پیدا کردن آدرس ها، به سختی قبر آقای هدایت را پیدا کرد. عوضش قبر آقای ساعدی را در همان محل زود پیدا کرد. قبر جیم موریسون را هم به هکذا. نوشته شده در ساعت 12:06 PM
Comments:
Post a Comment
|