BOLTS |
Subscribe to صفحه اصلی
|
Tuesday, January 24, 2006
٭ سردردهای آقای ب
........................................................................................------------- مطالعات پزشکی آقای ب نشان می دهد که سردردهایی که هر از گاهی می گیرد، از هیچ نوع شناخته شده ای نیست. آقای ب نشانه های انواع سردردهای میگرنی، سینوزیتی ، عصبی، سردردهای مربوط به بینایی و امثالهم را بررسی کرده است. داروهای مربوطه را نیز مطالعه کرده است. حقیقتش این است که سردرد آقای ب از هیچیک از این انواع نیست. دارویی که بکار می برد هم از هیچکدام این داروها نیست. سردرد آقای ب اینطوری است که در یک چشم به هم زدن ظاهر می شود. مثلا آقای ب پشت میزش نشسته است. بعد همکارش صدایش می زند و آقای ب رویش را بر می گرداند که ببیند همکارش چه می گوید. بعد می فهمد که سرش درد می کند. به همین سرعت.سردرد آقای ب شروع می شود با ناراحتی در کاسه چشم و تپش رگ شقیقه ها. بعد رگ شقیقه های آقای ب باد می کند و بیرون می زند. بعد آقای ب احساس می کند که کله اش را لای گیره گذاشته اند و فشار می دهند. آقای ب اگر لحظه ای که فهمید که سرش درد می کند دو عدد قرص مفنامیک اسید با هم بخورد بعد از مدتی سرش خوب می شود. اگر اینکار را نکند دیگر با هیچ چیزی سردردش خوب نمی شود حتی اگر اینهمه یک نفس در وبلاگش بنویسد. قدیمها زیاد پیش می آمد که آقای ب قرصش را به موقع نخورد و سردردش به وضعیت بحرانی برسد. اینروزها آقای ب همه جا مفنامیک اسید دارد. در خانه، در میز کار شرکت، در ماشین، در کیف پول ، در چمدان مسافرتی و هر جای دیگری که فکرش را بکنید. قدیمها که آقای ب انقدر به فکر قرص مفنامیک اسید نبود، سردردش زیاد می شد و زیاد می شد و حتی از زیاد هم زیادتر می شد. بعد مجبور بودکه در اتاقش را ببند که هیچ صدایی نشنود، همه جا را تاریک کند، یخ روی پیشانیش بگذارد و همه کارهای بی فایده دیگری را بکند که هیچ اثری در کمتر شدن سردردش نداشتند. گاهی پیش می آمد که سردرد بعد از ظهر یا عصر شروع شود. این موقعها وقتی آقای ب می خوابید، فردا صبحش که بیدار می شد ، حالش خوب شده بود. اما گاهی هم پیش می آمد که سردرد از صبح شروع می شد و هنوز خیلی مانده بود تا آقای ب بخوابد تا سردردش خوب شود. اینجور وقتها، سردرد زیاد و زیادتر می شد. دید چشمانش هم تار می شد. اما بعد از چندین ساعت زجر کشیدن، ناگهان دید چشم آقای ب خوب خوب می شد و نه فقط خوب خوب می شد که اقای ب می توانست با وضوح تمام توهمات بی نظیری را ببیند. آقای ب گاهی فکر می کند که شاید آن زمان ها چیزی در پس ذهنش باعث می شده که مخصوصا قرصش را فراموش کند تا توهم ببیند. آقای ب آن زمانها از اینجور کارها می کرد. آقای ب اما امروز آدم دیگری است که بسیار حسابگر و دقیق است. همیشه قرص مسکن با خودش دارد. چتر و دستکش و کلاه هم در ماشینش همیشه هست. حتی کپسول آتش نشانی هم برای خودش خریده است و در صندوق عقب ماشینش نگاه می دارد. آقای ب اینروزها همه چیز را حساب می کند. بخصوص حرفهای نامربوطی را که می شنود. مثلا آقای ب وقتی می شنود که آقای رئیس جمهور هر دو هفته یکبار به یک استان سفر می کند، و می شنود که در این استان آخری صدهزار عریضه به آقای رئیس جمهور نوشته شده است مجبور می شود که حساب کند. آقای ب حساب می کند که اگر فرض کنیم که باز کردن پاکت، خواندن عریضه، تشخیص اینکه به کدام دستگاه باید ارسال شود و ارجاع کار هر عریضه فقط نیم ساعت طول بکشد، رسیدگی به عریضه های هر استان و ارجاع آنها به دستگاههای مربوطه پنجاه هزار نفر ساعت در عرض دو هفته کاری وقت لازم دارد. آقای ب می داند که ساعت کاری در شرکت محل کارش 44 ساعت در هفته است ولی با توجه به اینکه کارمندان همکار رئیس جمهور بسیار وظیفه شناس هستند برای آنها 50 ساعت در هفته کار حساب می کند و بنابر این متوجه می شود که 500 نفر کارمند تمام وقت باید در دبیرخانه دولت تنها بکار ارجاع عریضه ها مشغول باشند. اما آقای ب می داند که دبیرخانه دولت چند ده نفر بیشتر کارمند ندارد. و در نتیجه متوجه می شود که این کارمندها واقعا وظیفه شناس هستند و هر کدام بجای 50 ساعت ، حدود 500 ساعت در هفته کار می کنند. تنها مشکلی که مغز حسابگر آقای ب با آن برخورد می کند این است که هفته کلا 170 ساعت هم نمی شود چه برسد به پانصد ساعت. اما نباید از آقای ب بیشتر از این انتظار داشته باشید. آقای ب آنقدر سرش درد می کند که فرق 170 را با 500 نمی فهمد و حسابهایش هم هیچ معلوم نیست که درست باشد. نوشته شده در ساعت 2:29 PM
Comments:
نه دیگر! برای رفع سردردهای موسمی آقای ب هم که شده باید بدهیم این آقای مشنگ (منتخب شورای نگهبان) را به آلاسکا بفرستند.
برادرچمران در باب رییس جمهور محبوبتان فرموده اند«احمدي نژاد موج نيرومند جديدي ايجاد کرده است که ممکن است سياستمداران، نخبگان و بزرگان را پشت سر بگذراد.»
Post a Comment
حالا این موج از کجاش ساطع شده خدا داند!!البته شما نگران نباشید از الاسکا دیگه فکر نکنم موجش به اینجا برسه ولی واسه اطمینان خاطر همیشه مفنامیک اسید دم دست داشته باشید
|