BOLTS




Sunday, June 19, 2005

٭
همه چیزهایی را که ممکن است بر علیه هاشمی بگویید قبول دارم. قتلهای زنجیره ای، فساد مالی، وضعیت اجتماعی، ورشکستگی مملکت ، همه را قبول دارم.
اما با این وجود باز هم از همه خواهش می کنم که به هاشمی در دور دوم رای بدهید

منظورم دقیقا این نیست که به هاشمی رای بدهید، منظورم دقیقا این است که به رقیب احمدی نژاد رای بدهید

خواهش می کنم. تا بحال اینطور خواهش عمومی نکرده ام. اما نمی توانم وضعیتی را متصور بشوم که رئیس جمهور کشوری که در آن زندگی می کنم احمدی نژاد باشد. نمی توانم جواب آیندگانی را بدهم که می پرسند : چطور در کشوری زندگی کردید که حلقه گمشده داروین رئیس جمهورش بود.

و البته چنین هم نخواهم کرد. منظورم این است که در کشور که رئیس جمهورش احمدی نژاد باشد زندگی نخواهم کرد. این اتفاق یکی از تنها روشهایی است که می توان من را به ترک این کشور مجبور کرد.



Comments:
سلام نادر جان....دقیقا من هم وقتی احمدی نژاد شهردار شده بود می گفتم تنها در یک صورت هست که من به ترک اینجا فکر می کنم...اون هم سرکار اومدن یکی مثل این عمله در راس کاره
 
hey hey roozegar!
dirooz sobh ke bidar shodam o nataayej ro check kardam ta shabesh tooye shock boodam, vali fekr mikardam emkaan nadaare ke mellat be in baba tooye marhaleye dovvom ray bedan

emrooz sobh ke bidar shodam, shock bartaraf shode bood vali vaghti davaha ro khoondam be in natije residam ke hich ba'eed nist AhmadiNejad entekhaab beshe, khob khaarej kheili ham jaaye badi nist, age doost daashtin mitoonin chand vaghti khooneye man bemoonin ta jaa bioftin! ghadametoon sare cheshm!

jaalebe, hameye osoolgarayan daaran havaar mizanan ke hame be AhmadiNejad ray bedid, bad hameye oonvaria daaran davaa mikonan! kheili vaght daarim aghayoon davaa ham mikonan, Moiin jaan ham e'laam kard ke az Hashemi tarafdaari nemikone

vali entekhaabe AhmadiNejad shayad ba'es beshe hameye doostam be zoodi biaan pisham!
 
یه کم هم منطقی و بدور از هیجان (اگرچه این هیجان "خشم" باشه!) :

1- روی کار آمدن احمدی نژاد یعنی یک دوره خفقان و بعد انفجار ملت (به عبارت دیگر، احمدی نژاد کسی است که گندها را واضح می زند، واکنش واضح هم خواهد دید.)

2- روی کار آمدن هاشمی یعنی دوران "آرامش" مجدد و سازی که صبح صدایش در خواهد آمد (به عبارت دیگر، آب زیرکاهی، گندهای وسیعی در تمام عرصه های مملکت خواهد زد و گلستانها و ترکمانچای های مخفیانه ای امضا خواهد کرد که زمان روشدن، واکنش مردم "نوشدارو"ی حضرت فردوسی اعظم خواهد بود و بس.)

حالا خودت انتخاب کن ترجیح میدی فرزندانت در آینده با عاقبت کدامیک از این دو انتخاب مواجه باشن؟!؟

---
پس از نگارش: البته "رای دادن" یعنی حضور آحاد ملت در صحنه و آقای هاشمی خواه ناخواه می داند چگونه رای ها باید خوانده شوند و به مقصود نهایی از برپایی این همه نمایش که همانا دستیابی به میزان معتنابهی از رای ملت باشد (منبابا رقابت با فردی که قبلا با محبوبیت کم نظیری پس از انقلاب انتخاب شده بوده)، خواهد رسید. اما "رای ندادن" یعنی تکرار واقعهء شورای شهر تهران. پس شما درواقع فقط دو انتخاب دارید: رای دادن یا رای ندادن...
 
Post a Comment

........................................................................................

Home