BOLTS




Wednesday, November 03, 2004

٭
راهبه ها هم رويا می بینند
و در رویاهاشان نفسهاشان مقطع می شود و از لذت به خود می پیچند
بعد از زخمهای مسيح خون جاری می شود و صلیبش از نور می درخشد

اما این شهر فرو رفته در دود
غرق شده در دود
و مردمانش از برون و درون تیره اند.



Comments:
کدام مرد نگاه بی صدای خشم را بر بستر دروغ-چرک بلوغ انداخت بی آنکه فرياد شوقش کرانه ی عشقی را دريده باشد؟
کدامين عاشق، نفس هايش را به نسيم ملايم اميد نفروخته است؟
 
Post a Comment

........................................................................................

Home